زبانشناسی رایانشی یا رایانهای (Computational linguistics) حوزهای میانرشتهای است که میکوشد با بهرهگیری از روشهای آماری و قاعدهبنیاد (rule-based)، به مدلسازی زبان طبیعی بپردازد.
زبانشناسی رایانشی عبارتند از ماشینی کردن مهارتهای عمومی و تخصصی زبان. مهارتهای عمومی زبان شامل مواردی چون تولید و درک گفتار است که نیازی به آموزش رسمی ندارند و مهارتهای تخصصی نیز شامل مواردی چون خواندن، نوشتن و ترجمه کردن میشود که نیاز به آموزش دارند. اهمیت ماشینی کردن این مهارتهای عمومی و تخصصی زبان هم رفاهی است که به دنبال تکنولوژی حاصل از آن برای بشر به وجود میآید.
پیدایش حوزه زبانشناسی رایانشی در سال ۱۹۶۰ به عنوان یک حوزه علمی و مطالعاتی، در واقع به قبل از پیدایش هوش مصنوعی (حوزهای که زبا شناسی رایانشی اغلب زیر شاخهای از آن محسوب میشود) بازمیگردد. محل تولد زبانشناسی رایانشی را باید در تلاشهای ایالات متحده در دهه ۱۹۵۰ جست و جو کرد، یعنی زمانی که آنها در تلاش بودند تا بتوانند با استفاده از رایانه به شکل خودکار متون زبانهای بیگانه، به خصوص منابع علمی به زبان روسی، را به انگلیسی ترجمه کنند. از آنجایی که سیستمهای رایانهای، پردازشهای ریاضیاتی را بسیار سریع تر از انسانها انجام میدهند در ابتدا چنین تصور شد که مسایل تکنیکی ترجمه ماشینی به سرعت حل خواهند شد و آنها قادر خواهند بود تا ماشینهای ترجمه با تواناییهای مشابه انسان بسازند.
امروزه زبان شناسان رایانشی به عنوان اعضای گروههای میان رشتهای به فعالیت میپردازند، که اعضای این تیمها میتوانند شامل زبانشناسان (به شکل خاص در زمینه زبانشناسی همگانی تخصص دارند)، کارشناسان زبان (افرادی با پیش زمینه و تا حدی دارای مهارتهای عملی مرتبط با پروژه مورد نظر)، و دانشمندان علم کامپیوتر باشند. به طور کلی، زبانشناسی رایانشی از همکاری دانشمندان و کارشناسان رشتههای زبانشناسی، علوم رایانهای، متخصصین زمینه هوش مصنوعی، ریاضی، منطق، علوم شناختی، روانشناسی شناختی، روان-زبانشناسی، مردمشناسی، عصبشناسی و برخی دیگر رشتهها استفاده میکند.
مقاله ای مفید و کاربردی است که اطلاعات اولیه مورد نیاز را در اختیار پژوهشگر قرار می دهد.
سپاس