
مقالات برگزیده همایش ادب مقاومت | ادبیات تطبیقی
مجموعه مقالات برگزیده برای چاپ و ارائه همایش ملی ادب مقاومت و هنر (رده بندی: مطالعات تطبیقی) به کوشش دکتر سید محمد رضی مصطفوی نیا و نظارت علمی: دکتر احمد محمدی نژاد پاشاکی (قم- تابستان ۱۳۹۴) به همت کمیته علمی بنیان پویا پژوه اندیشه و دانشگاه آزاد اسلامی قم در ۱۰۶۹ صفحه تنظیم شده است که برخی از آنها برای چاپ در مجله اسکاپوس در روند داوری و انتشار است. در ذیل چکیده ها تقدیم می گردد؛ هرگونه بهره برداری از این آثار با ذکر منبع مجاز است.
جلوههای ادبیات پایداری در اشعار قیصرامین پور و نزار قبانی
رحمت اله ابراهیمی دکتر ابراهیم فلاح معصومه اسماعیلی
چکیده
در ادبیات مقاومت، اندیشه های گوناگون و تلاش ملّت ها برای مبارزه با متجاوزان و ظالمان، از جمله حوادثی مانند حمله ی رژیم بعث عراق به سرزمین ما و اشغال فلسطین به چشم می خورد که با بیان رسای ادبی و شعری به تصویر کشیده شد و آن موجب آفرینش آثاری بدیع در ادبیات پایداری ملّتها گردید؛ در این زمینه تراوشاتِ ذهنی «قیصرامین پور» و «نزار قبانی» بسیار فاخر و ارزشمند است.
اهمیت مساله در این است که دو شاعر در عرصه ی ادبیات معاصر صاحب سبک و شهیر می باشند، ایشان اندیشه های خود را در شعرهایشان به وضوح بازتاب می دهند، به شکلی که نزار قبانی را از ارکان شعرهای پایداری و قیصرامین پور را از متعهّدترین شاعران ادبیات دفاع مقدّس و انقلاب به شمار می آورند.
این پژوهش در تبیین جلوه های ادبیات پایداری دو سرزمین به بررسی ابیاتی از دو شاعر و ویژگی های وزن وقالب آنها می پردازد. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که هر دو شاعر با تعهّد ودیدگاهی ویژه در اشعار خود از کلماتی ساده و بی آلایش بهره برده اند، وبا توجّه به بُعد زمانی و مکانی، در بیان مضامین ادب پایداری، نظریّات و تصاویر شاعرانه ی مشابه، به آرمان های صلح گرایانه نیز نظر داشته اند.
واژگان کلیدی: قیصرامین پور، نزارقبانی، ادبیات پایداری، ادبیات مقاومت.
هنرپردازیهای شاعران در فراخوانی چهرههای قهرمانی در شعر پایداری عراق
ولی امیدیپور سارا منصوری
چکیده
پیوند میان شعر و بهطور کلی ادبیات و تجاوز در عراق درخور عنایت و بررسی است؛ چرا که جبههی شعر پهناورترین جبههی ادبی است که پایداری عراق نوین آن را به خود دیده است. پایداری میهنی در این سرزمین بر پایهی جهاد و اندیشهی آزادی کشور از اشغال شکل گرفته است. لذا مقاومتسرایان عراقی با اهداف و انگیزههای انقلابی خود از اموری مانند: زمین، تاریخ، عراق، تودهی مردم، رزمندگان و… قهرمانانی میسازند، تا ملت خویش را نسبت به اوضاع سرزمینشان آگاه کنند و با بیدار کردن عاطفهی سرکوب شدهی آنها به جهاد و انتفاضه دعوتشان نمایند. سرزمین بهعنوان یکی از عناصر و چهرههای شعر هنر پایداری به معنی میهنی آن است که گاهی ابعاد انسانی کامل به خود میگیرد و آشکارا روی خطوط اجتماعی متمرکز میشود. و همیشه پیامبر دفاع از زمین و مردم آن است. گاهی نیز چهرهی قهرمانی در شعر پایداری نزدیک به زندگینامهی شخصی سخنرایان این سرزمین است، که در ژرفترین ویژگیهای شاعر و فراگیرترین گوهرهای میهن مجسم میشود. نگارندگان نوشتار پیشرو درصددند به بررسی چهرههای قهرمانی در شعر شاعران پایداری عراق بپردازند و موضوعاتی از قبیل: قهرمانی زمین و موهبتهای خدادادی، قهرمانی شخصیتها، قهرمانی آرمانها و خرافات، قهرمانی سرزمین و مواردی از این دست با استفاده از روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی ـ تحلیلی بررسی نمایند.
واژگان کلیدی : قهرمانی، عراق، شعر مقاومت، چهرهها، سرزمین.
شعر پایداری در کشورهای عربی (بررسی موردی شعر فلسطین، بحرین، یمن)
نرگس انصاری
چکیده
جهان عرب در عصر حاضر بواسطه شرایط خاص سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شاهد نوع خاصی از ادبیات است که رنگ پایداری و مقاومت دربرابر جریانهای مختلف به خود گرفته است. شعر معاصر عربی جهت بارور کردن جنبه مقاومت در مضامین و زبان شعری خود از ابزارهای زبانی متعددی بهره میگیرد که یکی از این ابزارها استفاده از نمادها و مضامینی است که در طول تاریخ بشری و یا دینی و ملی خود به پایداری شهره شدهاند. یکی از این مضامین و گاه نمادهای دینی الهامگیری از نهضت امام حسین و عاشورای ایشان است که ظلمستیزی و ایستادگی دربرابر ظالم از معانی بارز آن است. البته این معنی باتوجه به اختلاف شرایط محیطی در هریک از کشورهای عربی جلوههای متعددی به خود میگیرد که مقاله حاضر تلاش دارد با شیوه توصیفی –تحلیلی چگونگی بازتاب این مضمون و نماد مقاومت را در سه کشور فلسطین، بحرین و یمن که هر سه به نوعی درگیر مقاومت و مبارزه ضد ظلم است، بررسی کند. آنچه از تحقیق حاضر برمیآید نشان میدهد این معنی در شعر شاعران برجسته این سه کشور تنها در قالب نماد مطرح شده و شاعران برای ترسیم بهتر وضعیت جامعه خود از آن استفاده کردهاند.
واژگان کلیدی: شعر عربی، شعر حسینی، فلسطین، بحرین، یمن
پیوندهای نوستالوژی ونمادهای مقاومت در ادبیات مهجر (الحنین إلی الوطن و رموزالمقاومه فی أدب المهجر)
کیفیه اهوازیان
الملخص
إنَّ شعراء المهجر تفوقوا فی شعرالحنین وصوّروا آلام الغربه فی نتاجهم الأدبیّ لأنَّهم قد عاشوا تجربه الهجره، فذاقوا مراره الغربه،وحرقت أکبادهم نیران الفراق،و تدفق من قلبهم علی شعرهم فأرسلوا زفرات الشوق، فى قصائدهم هم الَّتی عبروافیها عن انتماءهم لأوطانهم، وفی قصائدهم أنین وحنین یعبّر عن حبّهم العمیق لبلدانهم وأوطانهم داراً وأهلاً وهذا الحبُّ ملک أنفسهم وأفکارهم وظهر جلیّاً فی آثارهم الأدبیه وکانوا یذکرون الخطوب الّتی نزلت بأوطانهم وجعلتها فی فوضی ویتمنون العوده إلیها وإلی أهلها ویذکرون ما أجبرهم علی الهجره والاغتراب وکان حب الوطن لدیهم یعنی الحنین إلى موطن الولاده والنشأه والثقافه الأصیله، وعلى الرغم من بعدهم عنها، فقد تمسکوا بعروبتهم ولغتهم الأم العربیه، ومجدوا مآثر الأمه العربیه التاریخیه، وعبروا عن ارتباطهم بالوطن بالدعوه إلى وحده البلاد العربیه، ومقاومه المحتل والحکام الطغاه، وإنَّهم إتَّخذوا المهجر مقاما تنطلق منه أصواتهم المجاهده لیؤدُّوا واجبهم نحو وطنهم وأ متهم .واتسم الأدب العربی فی المهجر بمیزتین:أولاً:اتّصالهم بقضایا بلدانهم وومسائل وطنهم ألبس ثوب الحنین والشوق علی أشعارهم وأناشیدهم للوطن.ثانیاً: انَّهم کانوا یبدؤون بالحدیث عن الوطن مباشره دون أیّ تکلف وتصنّع ولهذا کانت أشعارهم تؤثّر تأثیراً عمیقا فی قلوب سامعیهم.
الکلمات الرئیسه : شعراءالمهجر، الغربه،الحنین ،الوطن.
بررسی تطبیقی جلوه های ادبیات پایداری در اشعار ملک الشـعراء بهار و عمر ابو ریشه
حمزه آزادی نیا
چکیده
ادبیات پایداری یکی از قالبهای ادبی است که بنا بر شرایط و وضعیت اجتماعی و سیاسی ملتهای مختلف، بیان کنندهی دردها و آرزوهای مردمی بوده است. مردمی که دیده اند زندگی و حقوق اولیه شان زیر پای استعمار و حکومت های وابسته و دست نشانده نادیده گرفته شده است. بهمین خاطر است که اینگونه ادبی یکی از روشن ترین قالب های ادبی بوده و پرداختن به آن میتواند مشکلات یک جامعه را نشان دهد .
ملت ایران در زمان حکومت قاجار و حکومت مستبد پهلوی درد ها و امیدهای مشترکی با ملت مظلوم فلسطین دارد. این دردها و امیدها توسط شاعران و نویسندگان زیادی بیان شده است اما از جمله کسانی که توجه زیادی به بیان مشکلات مردم در ایران و فلسطین و سوریه داشته اند می توان به ملک الشعرا بهار در ایران و عمر ابوریشه شاعر سوری فلسطینی اشاره کرد که هر کدام به خوبی توانسته اند به این مشکلات و دلیل آنها بپردازند. در اینجا سعی شده است ضمن تطبیق سروده های این دو شاعر در زمینه ادبیات پایداری، مطابقتی میان اندیشه های آنها صورت گیرد.
واژگان کلیدی: ادبیات پایداری ، استعمار ، ملک الشعرا بهار، عمر ابو ریشه.
نگاهی به مضامین مقاومت در اشعار هوشنگ ابتهاج و بدوی الجبل
مرتضی براری رئیسی
چکیده
ادبیات مقاومت، به آثاری اطلاق میشود که تحت تأثیر شرایطی چون اختناق و استبداد داخلی، نبود آزادیهای فردی و اجتماعی، قانونگریزی و قانونستیزی با پایگاههای قدرت، غصب قدرت و سرزمین و سرمایههای ملّی و فردی و غیره شکل میگیرد. هوشنگ ابتهاج (۱۳۰۶ ه.ش) و بدوی الجبل(۱۹۰۵م) از جمله شاعران برجسته ادبیات مقاومت ایران و سوریه هستند که تحت تأثیر شرایط سیاسی عصر خود، آثاری مشترک در حوزه ادبیات پایداری به نظم درآورده اند. بنابراین به خاطر جایگاه والای مضامین مشترک پایداری در شعر دو شاعر و ضرورت تحقیق در آن، این مقاله تلاش می کند درونمایه های مشترک مقاومت را در شعر آنها بررسی کند.
طبق بررسی ها، این دو شاعر از آنجایی که عشق به وطن با جسم و جانشان پیوند خورده، درد و رنج مردم را از ژرفای وجودشان حس کرده و آن را در شعر خود به تصویر کشیده اند. این دو شاعر نامی در سرودههایشان دارای مؤلفههای مشترکی در زمینه ستایش وطن و ارزشهای والای آن، شهادت، امید به پیروزی، آزادی خواهی، استبدادستیزی، فقر اقتصادی و بیماریهای اجتماعی، جهل و نادانی عوام، دعوت به مبارزه و بیان و ستایش دلاوریها و شجاعت مبارزان، بیکفایتی دستگاه حکومت و از بین رفتن ثبات و امنیت اجتماعی میباشند که با زبانی ساده و صادقانه بیان کرده اند.
واژگان کلیدی : شعر، ادبیات مقاومت، هوشنگ ابتهاج، بدوی الجبل
جلوه های پایداری در شعر فرخی یزدی و محمود سامی البارودی
مرتضی براری رئیسی
چکیده
در میان شاعران معاصر فارسی و عربی، فرخی یزدی (۱۳۰۶ ه.ق) و محمود سامی البارودی (۱۸۳۹م) ، بسیار زیاد تحت تاثیر محیط سیاسی- اجتماعی عصر خود بوده و اشعاری با مضامین مشترک و با هدف مقاومت و بیداری اسلامی در برابر حرکت و تجاوز کشورهای استعمار گر و استقامت در برابر ظلم وستم آنها و سپس مبارزه و قیام همه جانبه علیه این ظالمان ستمگر سروده اند. در این مقاله سعی بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی، جلوه های مشترک مقاومت و پایداری در اشعار فرخی یزدی و محمود سامی البارودی مورد بررسی قرار گیرد و به این سوال پاسخ داده شود: جلوه های مشترک پایداری در اشعار فرخی یزدی و محمود سامی البارودی چیست؟ و هدف دو شاعر از سرودن اشعاری با مضامین پایداری چه بوده است؟
گفتنی است که هر دو شاعر، تحت تاثیر شرایط اجتماعی، سیاسی تقریباً مشابه، به بیان جلوه های مقاومت و پایداری پرداخته و با سرودن اشعاری در راستای آزادی مردم و بیداری و آگاهی آنان در برابر ظلم و ستم، نماینده مردمی مظلوم و ستمدیده هستند که از ظلم و جور حاکمان زمان خود به جوش آمده و تصمیم به انقلاب و عدالتخواهی گرفته اند. علاوه بر آن، این دو شاعر توانسته اند با مضامینی چون مبارزه با فقر، مبارزه با استعمار و حاکمان ظالم، ایجاد حس وطن دوستی، دعوت به اتحاد و عدالتخواهی، مردم را سوی اصلاح جامعه خود تشویق کنند و در دل آنان، روحیه مبارزه طلبی پدید آورند.
واژگان کلیدی: ادبیات پایداری، مضامین مشترک، فرخی یزدی، محمود سامی البارودی
بررسی تطبیقی جلوه های پایداری در شعر ملک الشعرای بهار و معروف رصافی
مرتضی براری رئیسی
چکیده
ادبیات پایداری و مقاومت، فریاد رسای ملتهای مظلوم و ستمدیده ای است که در برابر استعمار و حاکمان ظالم بر خاسته و ندای آزادی و وطن پرستی را سر داده اند. در این پژوهش، سعی بر آن است که بصورت جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی، جلوه های پایداری و مقاومت را در اشعار ملک الشعرای بهار و معروف رصافی مورد بررسی قرار دهد. اما مسأله اساسی این است: آیا می توان ملک الشعرای بهار و معروف رصافی را به عنوان شاعران ادبیات پایداری معرفی کرد؟ چه مؤلفه های مشترکی در حوزه مقاومت و پایداری می توان در اشعار این دو شاعر مشاهده کرد؟
ملک الشعرای بهار و معروف رصافی از برجسته ترین شاعران ایرانی و عراقی هستند که شعر خود را در خدمت وطن خود قرار داده و به عنوان شاعران متعهّد و ادبیات پایداری شناخته شده اند. این دو شاعر با زبانی ساده و صریح در اشعار خود، به بسیاری از مؤلفه های ادبیات پایداری اشاره کرده اند که مهم ترین آنها عبارت است از: دفاع از وطن، استعمار ستیزی، دعوت به اتحاد و پرهیز از تفرقه، شکایت از ستم حکمرانان، دعوت به بیداری امّت اسلامی و دیگر موضوع های سیاسی- اجتماعی که در مقاله به آنها اشاره شده است.
واژگان کلیدی: ادبیات پایداری، شعر، ملک الشعرای بهار، معروف رصافی.
إسقاط الملامح التاریخیّه لشخصیّات الأنبیاء على القضیّه الفلسطینیّه فی شعر المقاومه
محمد جواد پورعابد
الملخص
قد وجد شعراء المقاومه فی الرموز الدینیه، من ضمنها شخصیّات الأنبیاء، مصدرا ثرّاً یمکّنهم من إغناء آثارهم بدلالات مختلفه وحدیثه، حال استحضارهم تلک الشخصیّات وإسقاط تجاربهم علی ملامحها التاریخیّه. فإنّهم قاموا باستحضارها لما وجدوا فیها من دلالات کامنه تطابق تجاربهم وأفکارهم وانتزعوا منها ملامحها وقاموا بتعدیلها ثمّ أسقطوها علی أفکارهم بعد أن خلقوا لها مناخا مناسبا فی أشعارهم. وبما أنّ هذه الدوال تنفجر طاقاتها فی النصّ تجدها ذات دلالات تتغیّر من نصّ إلی نصّ ومن شاعر إلی شاعر آخر وتزید فی القیمه الفنّیه للنصّ. فهذا المقال یحاول أن یدرس هذه الدلالات وبعض القیم الفنّیه التی تضفیها إلی النصّ. وذلک بعد دراسه الأبعاد التاریخیّه لشخصیّات الأنبیاء والکشف عن طاقاتها فی انتقال فکره المقاومه بحضورها الرمزی فی أدب المقاومه ضمن الدلالات التالیه أهمّ هذه الدلالات: الاغتراب والمحنه، والصبر والإیمان، والانتظار والخلاص، والعقم والتجدید فی الحیاه، والقیام، والفداء والمساومه.
الکلمات الرئیسیّه: الشعر المعاصر،فلسطین، شعر المقاومه، ملامح الأنبیاء، التوظیف الرمزی، الدلاله.
شعر عاشورایی و همگرایی مؤلفه های پایداری در ادب مقاومت
هدایت الله تقى زاده
چکیده
ادبیات پایدارى، نوعى ادبیات متعهد است که از طرف مردم و پیشروان فکرى جامعه، در برابر آنچه که آن ها را تهدید مى کند، به وجود مى آید. شعراى عاشورایى، مرارت فاجعه کربلا را چشیده و با زیباترین ابیات حماسى و انقلابى، جوش و خروش شیرمردان و دلاوران کربلا را به تصویر کشیده و به صف شعراى مقاومت پیوسته اند.
هدف اصلى در این مقاله، تبیین پایدارى و مقاومت در ادب عاشورا و ترویج فرهنگ مقاومت در خلال بررسى اشعار عاشورایى در ادب فارسى و عربى است. و در حقیقت به مضامین متعالی و چهره های مختلف مقاومت فرهنگ عاشورا می پردازد که در شعر برخی شاعران معاصر ظهور کرد؛ اما نه ادعای استقصای کامل چهره های ادب عاشورایی را می توان داشت و نه شرح و توضیح همه مضمونها را؛ بلکه آنچه می آید تنها شمه ای از آن وسعتِ معانی منتشر در فرهنگ و اندیشه امت اسلام است؛ این جلوه از ادب مقاومت عاشورا، جلوه پیام نهضت و دعوت به قیام و اقامه جهاد همه جانبه عاشورایی است.
روش پژوهش، به صورت کتابخانه ای و با جمع آورى مطالب از منابع عربى و فارسى و طبقه بندى براساس اهمیت موضوع است.
وا ژگان کلیدی: ادبیات، عاشورا، پایدارى، شعر عربى، شعر فارسى.
بررسی تطبیقی جلوه های مقاومت در شعر معین بسیسو و محمدرضا عبدالملکیان
حسین تک تبار علی عادلی امیر کریمی
چکیده
ادبیات تطبیقی این امکان را برای پژوهندگان فراهم می آورد که به مقایسه اشعار شاعران مختلف بپردازند و با بررسی مقایسه ای آثار شاعران، نتایج زیباتر و مفیدتری ارائه دهند. نوعی از ادبیات تطبیقی می تواند در زمینه ادبیات پایداری که انعکاس دهنده مقاومت ملت ها و حکومت ها در برابر مستکبران است، باشد؛ چراکه استعمار همواره بر کشورهای جهان سوم حاکم بوده و مردم این جوامع پیوسته از آن رنج کشیده اند و شاعران این جوامع تا آنجا که مقدور بوده است با مردم همراه شده و به محکوم کردن استعمار و استعمار گران پرداخته اند و به پایداری دعوت نموده اند. از نمونه های بارز این جوامع «فلسطین»، و «ایرانِ» پیش از انقلاب و دوران هشت سال دفاع مقدس است. در این میان در ادبیات معاصر شاعرانی همچون «محمدرضا عبدالملکیان» در ایران و «معین بسیسو» در ادبیات عربی، زبان به مقاومت گشودند و مردم را به پایداری در برابر زورگویان و استعمارگران دعوت نمودند. نگارندگان در این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، در صددند تا به بررسی و تحلیل مضامین پایداری مشترک این دو شاعر انقلابی بپردازند، چراکه هر دو شاعر درد و رنج مردم در برابر حکومت های طاغوت را به تصویر کشیده اند، به توصیف صحنه های نبرد پرداخته اند و از زنان و کودکان مبارز سخن به میان آورده اند، همانطور که از شهدای راه مقاومت یاد کرده اند و به مقاومت دعوت نموده اند.
واژگان کلیدی: پایداری، مقایسه، فلسطین، محمدرضا عبدالملکیان، معین بسیسو.
کمدی و طنز تصویری (با نگاهی به آثار صحرایی و امیریان)
سید ناصر جابری اردکانی اسما حسینی
چکیده
طنز یکی از ابزارهای بیان مقاصد است. نویسندگان بسیاری کوشیدهاند تا با بهره گرفتن از این شیوه به بیان حقایق و واقعیتها بپردازند. نویسندگان دفاع مقدس نیز با استفاده از زبان طنز به بیان و شرح وقایع جنگ پرداختهاند. از این میان اکبر صحرایی و داوود امیریان توانستهاند با استقبال عمومی مواجهه شوند و جوایز متعدد کسب نمایند. به طوری که آثار ایشان چندین بار تجدید چاپ شدهاست. شناخت طنز جنگ و چگونگی طنزآفرینی در این حوزه ضروری به نظر میرسد. بنابراین، در این تحقیق ضمن معرفی مختصر دو نویسنده به بررسی رابطهی طنز تصویری و کمدی در دو کتاب خمپارهی خوابآلود نوشتهی اکبرصحرایی و رفاقت به سبک تانک نوشتهی داوود امیریان پرداخته میشود. یافتهها نشان داد که هر دو نویسنده از کمدی موقعیت برای خلق داستانهای خود بهره گرفتهاند.
واژگان کلیدی: طنز، کمدی، داستانهای طنز، اکبر صحرایی، داوود امیریان
تحلیل صنایع ادبی در شعر مقاومت معین بسیسو وقیصر امین پور
علیرضا جمالی جمشیدباقرزاده
چکیده
شعر مقاومت که در ادبیات ملت ها از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است در پیوند با اختلاف ونزاع ودرگیری بین دو طرف بوجود آمده است.پیشینه این وقوع و درگیری به ابتدای پدید آمدن انسان بر میگردد و چون ادبیات نهادی اجتماعی است و از زبان که نهاد دیگری است، به عنوان ابزار استفاده می کند، با پایداری فردی و اجتماعی گره می خورد .ناقدان معاصر بر این باورند که مهمترین بازده ادبی جنگ اعراب با اسراییل و ایران باعراق، پیدایش ادبیات مقاومت فلسطین و ایران است، قیصر امین پور و معین بسیسو از شاعران نامدار این دو سرزمین هستند که تصویرگر چهره خونین و ویران شهرهای عصر خویش باشند. نگارندگان بر آنند تا با بکارگیری روش توصیفی و تطبیقی به بررسی و واکاوی اشعار پایداری این دو شاعر در قالب صنایع ادبی بپردازند. در ای اشعار شاعران به اوضاع نابسامان سرزمین و کشور خود که مورد تهاجم کشور قرار گرفته پرداخته تا روایتگر مردمی باشند که طمعم تلخ ویرانی و آوارگی و محیط توأم با اضطراب و دلهره را چشیده اند در این جستار تلاش شده است تا مشابهت های اشعار دو شاعر را به لحاظ صنایع ادبی و پیام های نهفته در آنها مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد.
واژگان کلیدی : صنایع ادبی .فلسطین .ایران.معین بسیسو، قیصر امینپور.
تحلیل درونمایههای ادبیات مقاومت ایران و فلسطین دراشعار معین بسیسو و قیصر امین پور
علیرضا جمالی جمشیدباقرزاده
چکیده
شعر مقاومت که روایت صادقانه زخمی جانکاه وخون چکان بر پیکر بشریت دردمنداست درادبیات ملت ها ازاهمیت بسزایی برخورداربوده است. از بین ملتهای گوناگون که طعم جنگ را چشیده اند ادبیات پایداری ایران و فلسطین به شکل بسیار برجسته رواج یافته است.بیان شاعرانه حس وطن دوستی.مبارزه با دشمن وفداکاری در راه وطن از ویژگی های بارز این گونه ادبی بوده که در شعر پایداری این دو سرزمین بازتاب گسترده داشته است. درجای جای دیوان اشعار شاعرملی گرای فلسطین معین بسیسووشاعرظلم ستیز ایرانی امین پور احساس وطن دوستی وجان بازی در راه ازادی واسقلال آن به خوبی نمایان است وبه دلیل اینکه درون مایه اصلی شعر پایداری این دوتحریک حس وطن دوستی ومقاومت باتکیه بر ملی گرایی وآرمان خواهی به منظور خلق روحیه ایستادگی در میان مردم است لذااشعار مقاومت این دو وجوه اشتراک فراوانی باهم یافته است.
واژگان کلیدی : شعر پایداری، فلسطین، ایران، معین بسیسو، قیصرامین پور.
ادبیات بیداری و استعمارستیزی در شعر معاصر عراق (با تکیه بر اشعار رصافی، جواهری و مطر)
محمد جنتی فر مهدی احمدی
چکیده
بیشک ادبیات معاصر عراق دورانِ پر فراز و نشیبی را تجربه کرده است؛ چرا که کشورهای استعمارگر برای سلطه بر عراق و چپاول منابع و ذخائر عظیم آن تلاش زیادی میکردند. در این میان شعرای متعهّد و ملتزمی مانند معروف رصافی، محمدمهدی جواهری و احمد مطر نسبت به جامعه و مشکلات موجود آن، بی تفاوت نبودهاند و با سلاح قلم و شعر خود به مبارزه با بیگانگان و مزدوران آنان پرداخته و در جهت بیداری ملّت خود تلاشهای فراوانی کردهاند. مقالهی حاضر در صدد است تا اشعار ضد استعماری آنان را تحلیل و برجستهترین مضامین استعمارستیزی را در اشعارشان بیان کند. با مطالعه و بررسی اشعار ضداستعماری شاعران یاددشده، مضامین مشترک اشعارشان استخراج گردیده و باهم مقایسه شدهاند. پژوهش صورت گرفته نشان میدهد که این شاعران مضامین مشترکی را مبارزه با پدیدهی استعمار به کار گرفتهاند که مهمترین آنها عبارت است از: اعتراض به حضور بیگانگان در کشور و محکوم کردن استعمارگران؛ محکوم کردن معاهدات و وعدههای دروغین استعمارگران؛ محکومیت و سرزنش حاکمان محلی، نمایندگان مجلس، وزیران و…؛ دعوت به بیداری، استقلال، آزادی خواهی و جهاد بر علیه بیگانگان.
واژگان کلیدی : :ادبیات بیداری، استعمارستیزی، شعر معاصر عراق، رصافی، جواهری، مطر .
بررسی تطبیقی درونمایه های مقاومت در اشعار وحید خیون و قیصر امین پور
حسین چراغی وش فهیمه عبدی پور
چکیده
ادبیات مقاومت همواره از موضوعات مهم واساسی بوده که پیوسته مورد توجه پژوهشگران و محققین بوده است . شاعران درد آشنا و ظلم ستیز همواره در قالب این ادبیات صدای فریاد مظلومیت مردم ستمدیده و بی دفاع در مقابل متجاوزین رابه گوش جهانیان می رسانند. در این میان شاعران مسلمان معاصر ایران وعراق تحت تاثیر اوضاع سیاسی و اجتماعی دوران خویش در آثارشان به تبیین افکار ، اندیشه ها ، عقاید ودیدگاه های خود پیرامون مضامین مقاومت از جمله دین ، سرزمین ، مبارزه ،شهادت ، آرمانگرائی ، تجاوز و…می پردازند و زمینه لازم را جهت شکوفائی فرهنگ مقاومت و رشدواعتلای فکری جامعه فراهم می سازند . وحید خیون از جمله شاعران مسلمان شیعی معاصر عراق است که ویژگی بارز شعر وی سادگی و تهور و صراحت بیان و نیز در عین حال ادبی بودن آن است. وی در اشعارش مهارت و هنرمندی خود را در بکار گیری و ترسیم عناصر مقاومت و وطن پرستی به گونه ای نشان داده است که قابل تامل وبررسی است. قیصر امین پور نیز به عنوان شاعر توانای مقاومت معاصر می باشد که آثارش دارای زبان خاص خویش است و از اثرگذاری قابل توجهی در جامعه ما برخوردار بوده است. این پژو هش بر آن است که به بررسی همسانی ها و تفاوت های شعر مقاومت در دو سرزمین عراق و ایران با توجه به آثار و اشعار وحید خیون شاعر معاصر مقاومت عراق و قیصر امین پور شاعر مقاومت معاصر ایران با روش کتابخانه ای وبه صورت توصیفی تحلیلی با تحلیل شواهد درون متنی بپردازد .
واژگان کلیدی : ادبیات تطبیقی ، شعر معاصر ، شعر مقاومت ، وحید خیون، قیصر امین پور.
بررسی تطبیقی مضامین پایداری در شعر راشد حسین و فرخی یزدی
علی اصغر حبیبی محمد شیخ نجمه پنجه که
چکیده
ادبیات پایداری سابقهای به قدمت تمدن بشری دارد و شاخهای از ادب متعهد و ملتزم است. این ادبیات در ایجاد بیداری و آگاهی مردم و پاسداشت حریم ارزشها، نقش مهمی را ایفا می کند و مخاطب را به پایداری در برابر دشمن فرا میخواند و در ذات آن، حقیقت خواهی و امید به آینده، همواره فراروی خالق اثر وجود دارد. از جمله شاعرانی که مولفههای ادبیات پایداری در شعرشان از بسامد بالایی برخوردار است، میتوان به شاعر مقاومت فلسطین، راشد حسین و شاعر دوره مشروطه ایران، فرخی یزدی اشاره نمود. پژوهش پیش رو که با تکیه بر روش توصیفی-تحلیل و با رویکرد تطبیقی صورت میپذیرد، سعی دارد تا پس از خوانش اشعار دو شاعر به عنوان نمایندگان ادبیات مقاومت و پایداری در ایران وفلسطین، به بررسی تطبیقی ویژگیهای ادبیات پایداری درشعر ایشان بپردازد. از جمله مولفهها و عناصر مقاومت درشعر راشد حسین و فرخی یزدی که دراین تحقیق مورد بررسی قرار میگیرد میتوان به وطن دوستی، تصویر شهید، تشویق به مبارزه، رهایی از ظلم و ستم، نوع دوستی و… اشاره کرد. نتایج پژوهش نشان میدهد که فرخی یزدی به اوضاع نابسامان جامعه و زندگی طبقه کارگر توجه فراوان نشان داده و به نسبت راشد حسین اشعار بیشتری سروده است. اما راشد حسین در زمینه امید به آینده گوی میدان را از همتای ایرانی خود ربوده است.
واژگان کلیدی: ادبیات پایداری، راشد حسین، فرخی یزدی، وطن، ادبیات تطبیقی.
اندیشههای سوسیالیستی در شعر مقاومت فلسطین
محمد جواد حسن پور عزت ملا ابراهیمی
چکیده
اگر به بررسی شعر معاصر فلسطین خلال یک قرن گذشته بپردازیم، خواهیم دید که مالآمال از مبانی فکری و عقیدتی گوناگون است. از این رو ایدئولوژی و اندیشههای مارکسیستی، کمونیستی و سوسیالیستی در سراسر شعر فلسطین موج می زند. از آنجا که این سرزمین از دیرباز آبستن حوادث متعددی بوده، سرایندگان فلسطینی برای زنده نگه داشتن حس میهن دوستی در میان هموطنان خود و نیز دفاع از زمین، ملیت و کیان عربی فلسطینیان از عقاید و اندیشههای مختلف بهره جستهاند تا همگام با آمال و آرزوهای ملی، در راستای ایفای رسالت سازنده خود به ترویج روحیه مقاومت و پایداری در میان مردم بپردازد. نگارنده در این پژوهش که به روشی توصیفی – تحلیلی تدوین شده در صدد بررسی مهمترین مضامین سوسیالیستی در شعر معاصر فلسطین برآمدهاند. از یافتههای تحقیق برمیآید که شاعران سوسیالیست فلسطین از ادبیات به عنوان سلاحی کارآمد برای تحقق آرمانهای ملی خود بهره میبردند. ایجاد فرصتهای برابر در میان اقشار مختلف جامعه، زدودن مظاهر گوناگون تبعیض نژادی، ترغیب هموطنان خود به مبارزه از مهمترین مضامین شعر آنان بوده است.
واژگان کلیدی : فلسطین، وطن، شعر، سوسیالیستی، اشغال.
جلوه های ادبیات پایداری در شعر شاعران کرد
سید محسن حسینی مؤخر شیلان اویهنگی
چکیده
ادبیات پایداری را می توان شامل ادبیاتی دانست که متعلق به جامعه ی مظلوم و ستمدیده و مورد تهاجم است. الزاماً همه ی این ادبیات مخلوق خود جامعه ی مظلوم نیست. در واقع ادبیات پایداری هر ملت دارای شناسنامه ی تاریخی و جغرافیایی است اما می تواند جهان شمول؛ یعنی فرا زمان، فرا مکان و فرا زبان و فرا مخاطب خاص باشد. این ادبیات از جنبه های گوناگون قابل بررسی است و یکی از بخش های آن بررسی شعر مقاومت است. با توجه به اینکه ستایش آزادی، تحریض مجاهدان و آزادی خواهان برای کسب آزادی از دست رفته، دفاع از مظلومان و فریاد وطن خواهی از مهم ترین مضامین ادبیات پایداری به شمار می آید، مقاله ی پیش رو با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مهم ترین جلوه های پایداری در شعر شاعران کرد می پردازد.
از جمله نتایج این پژوهش می توان به این نکات اشاره کرد که مقاومت مردم در شعر شاعران کرد انعکاسی وسیع داشته و از لحاظ درون مایه نیز مفاهیمی چون ایثار، شهادت، مقاومت و مظلومیت و ستایش آزادی و وطن در شعر شان متجلی شده است همچنین با توجه به اینکه قالب شعری مثنوی از قالبهای رایج کردی است بیشتر اشعار مقاومت کردی در این قالب سروده شده اند. عناوین اشعار نیز معمولاً با نام منطقه ای که در آن مقاومت یا نبردی روی داده، گره خورده است؛ نظیر( سنه ی خویناوی) : سنندج خون آلود، (بو هلبچه) : برای حلبچه، و (فتح فاو
واژگان کلیدی: ادبیات پایداری، کردستان، شعر معاصر، شعر کردی.
بررسی تطبیقی درونمایههای مشترک ادبیات پایداری فلسطین «با تکیه بر اشعار: ابراهیم طوقان، فدوی طوقان و محمود درویش»
سیده صغری حسینی سید آیتالله حسینی
چکیده
ادبیات پایداری گونهای از ادبیات است که مقاومت و نبرد ملّتها در برابر تجاوز دشمنان داخلی یا خارجی به حقوق و ارزشهایشان را بازگو میکند و بیانگر دردها و رنج-هایی است که در برههای از تاریخ بر ملتی تحمیل میشود. امروزه ادبیات پایداری به ویژه شعر با موضوع فلسطین گره خورده است. شعر پایداری فلسطین تصویرگر تاریخ انقلاب فلسطین است. ابراهیم طوقان، فدوی طوقان و محمود درویش شاعران ادبیات پایداری فلسطین هستند که اشعارشان مملوء از موضوعات پایداری است؛ لذا در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی برجستهترین مضامین مشترک پایداری در اشعار این سه شاعر فلسطینی میپردازیم. یافتههای این پژوهش بیانگر این است که اشعار این سه شاعر تجلّی دردهای انسانی است که با زبانی ساده و بیتکلف و گاه کوبنده و گزنده به موضوعات پایداری میپردازد. اشعار این سه شاعر اشعاری هستند زنده، متعهد و تأثیرگذار که در لابه-لای آنها پیروزی و امید به آیندهای روشن که در آن مردم فلسطین در آرامش و آزادی زندگی میکنند، موج میزند. شایان ذکر است که ترسیم اوضاع فلسطین، انتقاد از وضعیّت موجود، دعوت به مبارزه و پایداری، ستایش شهداء و خوشبینی به آینده از مهمترین مضامین پایداری در اشعار این سه شاعر فلسطینی است.
واژگان کلیدی: ادبیات پایداری، ابراهیم طوقان، فدوی طوقان، نحمود درویش
بررسی مفاهیم نوستالوژی در ادب مقاومت (با مطالعه ی موردی بر شعر شاعران نازک الملائکه ، عبدالوهاب البیاتی و احمد عبدالمعطی الحجازی)
حمیده هادی پناه رحیم قربانی
چکیده
یکی از رفتار های ناخودآگاه که برای شاعر یا نویسنده رخ می دهد ، نوستالژی یا دلتنگی برای گذشته است . این رفتار تحت تاثیر عوامل فردی و اجتماعی مختلفی همچون ؛ از دست دادن اعضای خانواده ، حبس و تبعید ، حسرت بر گذشته ، مهاجرت از کاشانه ، یادآوری خاطرات کودکی و جوانی ، غم و درد پیری و اندیشیدن به مرگ شکل می گیرد . در عرصه ی ادبیات پایداری ، بسترگاه این فرایند روانی به خوبی دیده می شود . و قابل انکار نیست. زیرا در ادبیات پایداری محتوا و مضمون پایداری ، شاعر را ناخودآگاه به سمت و سوی غربت زدگی و حسرت و دلتنگی شوق می دهد و ناگزیر است که از این اندیشه ی شعری پیروی نماید.با توجه به گسترش مفهوم ادبیت مقاومت در ادبیات معاصر جهان، به ویژه در ادبیات معاصر عرب و با توجه به ویژگی خاصی که این نوع و گونه ی ادبی در جهان معاصر در میان انواع ادبی گوناگون پیدا کرده است، در این گفتار سعی می شود با اتفاده از روش مطالعه موردی و توصیفی مضامین و مفاهیم نوستالژی در سروده های سه تن از شاعران معاصر عرب، ” احمد عبدالمعطی الحجازی” ، ” نازک صادق الملائکه ” و ” عبدالوهاب البیاتی ” مورد بررسی واقع شود . تحقیق نشان از آن دارد که شاعران مذکور با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی زمانه خود و با محوریت مفهوم مقاومت و با گریز از آن زمان ، بخش عمده ی شعر شان را آمیخته با غصه ، حسرت و دلتنگی برای گذشته نموده اند . مهمترین دستاورد پژوهش آن است که ، دوری از وطن ، یاد یاران و دوستان از دست رفته و هم چنین آرمان شهر بن مایه های نوستالژیک در ادب مقاومت هستند. هدف از انتخاب این موضوع ، سفر به یکی از ابعاد گسترده ادبیات مقاومت در مفهوم نوستالژیک است . که با بررسی آن ، نه تنها عوالم وسیع شاعر واکاوی می شود بلکه تصویری روشن از شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه وی هم بدست می آید .
واژگان کلیدی : ” ادبیات مقاومت ” ، ” نوستالوژیک” ، ” نازک الملائکه ” ، ” عبدالوهاب البیاتی” ، ” احمدعبد المعطی” .
جلوه های ادبیات مقاومت در اشعار قیصر امین پور و سمیح قاسم
الهام حیدری علی اشرف بشیری
چکیده
ادبیات تطبیقی یکی از روش هایی است که به رابطه ی ادبیات با دیگر حوزه های هنری پرداخته ، بحث درباره ی مشابهت ها ، تأثیرات و نزدیکی آثار ادبی ، موضوع آن است . ادبیات پایداری یکی از انواع ادبی به شمار می رود که ندای ملت های ستم دیده ی جهان را به گوش همگان می رساند . قیصر امین پور و سمیح قاسم دو تن از شاعران بزرگ ادبیات مقاومت هستند . پایداری در برابر ظلم و تجاوز یکی از مضامین شعری قابل لمس در اشعار امین پور است . قیصر میان جنگ و زیبایی که متناقض و متضاد به نظر می رسند ، پیوند استواری ساخته است . وی جنگیدن چه با اسلحه و چه با سلاح قلم هر دو را لازم و برانگیزاننده ی انگیزه های خفته در راه عدالت و مقاومت می داند . امین پور برای شهیدانی که شهادت را با جان و دل پذیرفتند ، بارزترین مثال یعنی نوع شهادت حضرت امام حسین (ع) را یادآور می شود که زیباترین سرمشق آزادگی و شهادت در راه ارزش های اسلامی و انسانی است . سمیح قاسم اکثر اشعار خود را در خدمت مبارزه با ظلم ستیزی و مقاومت در برابر ظالمان روزگار قرار داده و مانند بیشتر شاعران عرب برای بیان اندیشه های ادب پایداری ، ازجنایت هایی و ستم هایی که رژیم اسرائیل بر ملت های عرب به خصوص فلسطین روا داشته ، الهام گرفته است . شاعر با وجود تمام ناملایمت ها و دردهایی که فرزندان فلسطین در مقابله با رژیم غاصب اسرائیل متحمل شده اند آن ها را به آرامش دعوت کرده و به آن ها گوشزد می کند که در نهایت راه مقاومت و پایداری در برابر ظالمان به پیروزی می انجامد . با توجه به اشتراکاتی که در مضامین مورد توجه هردو شاعر در ادب مقاومت به چشم می خورد ، هر دو شاعرتفاوت هایی هم در این زمینه دارند که این پژوهش قصد دارد تا به بررسی هر چه بیشتر و بیان مشابهت ها و تمایزها آن بپردازد .
واژگان کلیدی : ادبیات مقاومت ، ظلم ستیزی ، اشعار ، قیصر امین پور ، سمیح قاسم.
بررسی مؤلفه های پایداری در اشعار ایلیا ابوماضی و مهدی اخوان ثالث
مینا خداوردی میثم خداوردی
چکیده
به آثاری که تحت تأثیر شرایطی سخت همچون؛ قانون ستیزی، جریان های دینی، استبداد، غضب، قدرت نمایی و … قرار می گیرند، ادبیات پایداری گفته می شود. گسترش ظلم و ستیز در هر سرزمینی در شکل گیری و احیای ادب پایداری نقش به سزایی دارد و از آنجا که انسان همیشه طالب عدالت و آزادی بوده است، از این رو موضوع اصلی این نوع آثار دعوت مردم به مبارزه و پایداری در برابر ظلم و تجاوز بیگانگان و وطن دوستی است و شاعران ضمن شعرها و نوشته های خود، مردم را تشویق و ترغیب به پایداری و مبارزه با ظلم نموده اند. به طوری که در شعر شاعر بزرگ ایرانی “فردوسی” نشان از تعصب او به وطن و هویت ایرانی دارد. ایلیا ابوماضی شاعر معاصر عرب و مهدی اخوان ثالث شاعر معاصر فارس زبان از جمله شاعرانی هستند که در شعر خود به این مسأله دقت نظر داشته اند.
این گفتار در پی آنست که با رویکردی تطبیقی به بررسی مؤلفه های پایداری در بین اشعار این دو شاعر بپردازد. در این میان می توان گفت که مؤلفه هایی همچون: آزادی خواهی، ظلم ستیزی، شهدا، اتحاد، وطن دوستی و فلسطین در شعر این دو شاعر موج می زند.
واژگان کلیدی: ادبیات پایداری، ایلیاابوماضی، مهدی اخوان ثالث، ظلم ستیزی، فلسطین.
تطبیق مضامین پایداری در شعر ایلیا ابوماضی و عارف قزوینی
رسول دهقانضاد مینا کمری ریخک
چکیده
واژهی پایداری و مقاومت همواره با ظلم ستیزی عجین شدهاست و آن را تداعی میکند.اگرچه ادبیات پایداری در طول تاریخ پیشینهای طولانی دارد؛ ولی گستردگی بیعدالتی و تقویت انگیزهی دفاع از حق در شکل گیری و احیای آن نقش داشتهاست. از این رو ادبیات پایداری اختصاص به سرزمین خاصی ندارد. در هنگامهی نبرد، شاعران که ادراکات فرا حسی قویتری دارند؛ با تلاشی گسترده به سرودن شعرهای مهیج و تحریک احساسات خفتهی مردم مبادرت میورزند که افزون بر تأثیرگذاری در حوادث و رویدادها به سود مردم سرزمینشان، آثار ادبی ماندگاری از خود بر جای میگذارند. از جمله شاعرانی که در عرصهی شعر پایداری، شعر سرودهاند؛ ایلیا ابو ماضی شاعر لبنانی و عارف قزوینی شاعرایرانی هستند. یافتههای این پژوهش، نشان میدهد که؛ قدرت پایداری قدرتمندانه در برابر سختیها، آزادیخواهی و پایداری در برابر ظلم، توجه به کشور خویش، اسطوره مقاومت، عشق به سرزمین مادری، مبارزه با بیهویتی و غفلت مردم و خوشبینی و ایجاد امید، از مهمترین جلوههای ادبیات پایداری در شعر آنهااست. نگارندگان در این جستار کوشیدهاند تا با بکار گیری روشی توصیفی ـ تطبیقی، و با تبیین این مؤلفهها، به معرفی افکار، و دلایل ماندگاری شعر ایلیا ابو ماضی و عارف قزوینی به عنوان دو شاعر متعهد در عرصهی ادبیات پایداری بپردازند.
واژگان کلیدی : ادبیات پایداری،تطبیق، شعر مقاومت، ایلیا ابو ماضی، عارف قزوینی.
ادب اعتراض در مضامین پایداری؛ بررسی تطبیقی محمود درویش و علیرضا قزوه
حسن رحمانیراد میثم ایمانیان امیرعباس ایمانیان
چکیده
«اعتراض» به شرایط سیاسی و اجتماعیِ حاکم، از بنمایههایی است که بر سرودههای مقاومت سایه افکنده، و از ادبیات برخاسته از آن، با عنوان «ادب اعتراض» یاد میشود. هر چند این ادبیات در تقسیم انواع ادبی کلاسیک، گنجانده نشده، امّا رنگمایهی بارز بسیاری شاهکارهای ادبی است. این موضوع، در سرودهی دو شاعر معاصر پرآوازه مقاومت ایران و فلسطین، نخست علیرضا قزوه و دوّمی، محمود درویش، میتواند از نگاههای گوناگون مورد بررسی قرار گیرد؛ در مقالهی فرا روی، اعتراض این دو شاعر، در سه محور اصلی: یعنی ۱ـ وضع موجود ۲ـ خیانت دوستان ۳ـ دشمن، گنجانده میشود. توجّه بیشتر قزوه به دین، حوزهی اخلاق و فرهنگ از یک سوی، و اهتمام درویش به حوزه غیر دینی، موضوعات ملی و نیز مسائل وطنی از سوی دیگر، از جمله نتایج این جستارند. در این مقاله، نگارندگان برآنند با آوردن برخی نمونههای شعری، تصویری روشن از رویکرد آنها را فرا روی خواننده قرار دهند.
واژگان کلیدی : شعر، ادب اعتراض، ادبیات پایداری، درویش، قزوه .
تحلیل مؤلفه های ادبیات پایداری در اشعار محمود درویش و نصراله مردانی؛ با رویکرد ادبیات تطبیقی
طاهره رحیمی مرضیه احمدیان
چکیده
ادب پایداری که با تکیه بر ملیت یا دین ، انسان ها را به دفاع و مبارزه در برابر استبداد ،تحقیر ، چپاول و بردگی ترغیب و تشویق می کند به توصیف صحنه های جنگ و تبعات آن می پردازد . مهم ترین مضامین این نوع ادبی دعوت به مبارزه ،تشویق رزمندگان به دفاع از دین و آزادی میهن ، امید به آینده ای بهتر و ستایش شهدای راه آزادی است .پیروزی انقلاب اسلامی و در پی آن دفاع مقدس ،جلوه و درخشش ویژه ای به این نوع ادبی بخشید که شعاع تأثیر آن تا ادب فلسطین نیز ادامه یافت است ؛ به گونه ای که با بررسی شعر مقاومت فلسطین ، قبل و بعد از انقلاب ،تحول مضامین و تعمق محتوای پایداری به خوبی قابل درک و لمس است. «محمود درویش »و «نصرالله مردانی » از شاعران مطرح در ادب پایداری فلسطین وایران هستند .شعر آن ها از دیدگاه مضامین و مؤلفه های پایداری به هم نزدیک و از این نظر قابل توجه و تأمل است . نگارندگان در این جستار ، سعی دارند با نگرش تطبیقی و با روش تحلیلی – توصیفی مؤلفه های مشترک ادب پایداری را با ارائه ی نمونه هایی از شعر هر دو شاعر شناسایی نموده و تأثیر انقلاب اسلامی را بر تحول مضامین پایداری شعر این دو شاعر بررسی کنند. همچنین به بررسی عنصر «تعهد» که از ویژگی های ادب پایداری است بپردازند و مهم ترین مشخّصه های شعر متعهد را با توجه به اشعار درویش و مردانی تحلیل و بررسی نمایند. تحلیل و بررسی اشعار پایداری این دو شاعر نشان می دهد که مؤلّفه های مشترک در شعر آن دو وجود دارد و اشعار متأخر آن دو تحت تأثیر آموزه های دینی پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) از تکامل و پختگی در زبان و محتوا برخوردار است.
واژگان کلیدی :ادبیات پایداری ، تعهّد ، محمود درویش ، نصراله مردانی ، مؤلفه های ادبیات پایداری ،انقلاب اسلامی .
جلوه های پایداری در شعر جمیل صدقی زهاوی و ناصرخسرو قبادیانی (پژوهش تطبیقی)
زینب رضاپور
چکیده
این پژوهش به بررسی و تحلیل موضوع پایداری، علل و اسباب، و محورهای آن در شعر جمیل صدقی زهاوی – شاعر معاصر عراقی-و ناصرخسرو قبادیانی در چارچوب ادبیات تطبیقی میپردازد. این گفتار مبتنی بر روش تحلیلی توصیفی است و عمدتاً بر منابع ادبی به ویژه دیوانهای شعری هر دو شاعر نگاشته شده است. از مهمترین جلوههای مقاومت و پایداری در شعر این دو شاعر میتوان به محورهای زیر اشاره کرد: پایداری سیاسی، پایداری دینی، پایداری فرهنگی، پایداری اقتصادی،میهن پرستی، و شکوه از توده عوام و ناآگاه جامعه. هر دو شاعر برای تثبیت و تحکیم ریشههای مقاومت از نمادها و سمبل های پایداری نیز استفاده کردند، که در شعر زهای عمدتاً شهدا و انقلابیون، و در شعر ناصرخسرو غالباً شخصیتهای دینی و اسلامی مانند پیامبر اکرم (ﷺ)، حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه زهراء (س) و حقیقت و ماهیت واقعی قیامت و محشر، می باشند.
واژگان کلیدی: شعر مقاومت، جمیل صدقی زهاوی، ناصرخسرو قبادیانی، ادبیات تطبیقی.
سیمیائیه المقاومه عند الشاعرین سمیح القاسم وفرخی یزدی، دراسه مقارنه
کبری روشنفکر خلیل پروینی حامد پورحشمتی
الملخّص
إن دراسه محتوی النص کانت وماتزال نقطه حسّاسه فی الدراسات الأدبیه لکون النص حجر زاویه یتحدّد عن طریقه موقف صاحب النص الفکری ورسالته وفی غایه الأهمیه حینما تتجمّل بأدب المقاومه الذی یدوی حقائق مجتمع مفعم بالأحداث المباغته ولاسیما بالشعرالذی یعتبر مجرّد سلاح لشعراء مثل فرخی یزدی وسمیح القاسم اللذین بذلا جهدا ریادیا فی الأدبین الایرانیّ والفلسطینیّ. وتدلّ حصیله البحث علی أنّهما یشترکان فی الهدف العامّ غیرأنّهما یختلفان فی المنهجیه؛ فینصرف فرخی فی مقاومته إلی طریقه العتاب ویفضّل تعنیف شعبه وایقافهم علی سیطره الغفله علیهم بدلا من التصدّی للعدو مباشره وعکس هذا، یؤثر سمیح القاسم الإعتزار بشعبه حتی یزید هکذا من روح المقاومه بینهم. من هذا المنطلق تحاول هذه الدراسه بطریقه وصفیه- تحلیلیه، مقارنه بین فرخی یزدی وسمیح القاسم معتمده علی المذهب الأمریکی والسلافی للأدب المقارن ونقد السیمیائیه کمنهج علی تلخیص النص وتحلیله علی نطاق نظام الإشارات والدلالات.
الکلمات الرئیسه : السیمیائیه، المقاومه الفلسطینیه والإیرانیّه، فرخی یزدی، سمیح القاسم، المقارنه.
تحلیل مفهوم آرمانگرایی و آرمانخواهی در شعر پایداری ایران وفلسطین با تکیه بر اشعار سید حسن حسینی، قیصر امینپور و سمیح القاسم
مرتضی زارع برمی صغری فلاحتی
چکیده
زوال نظام سلطه، تحقق عدالت، آزادی، صلح، رفاه، دستیابی به حقیقت، مفاهیم خیر و شر، برابری و برادری، مفاهیم عقلانی، شیوههای رستگاری انسان و تحقق بهشت این جهانی همگی در اندیشه-های آرمانورزانه اندیشمندان آرمانشهر ذکر گردیده است؛ به همین دلیل بحث از آرزو، ایدهآل و آرمانگرایی میتواند در بسترهای مختلفی چون: ادبیات، سیاست، اجتماع، اقتصاد، معرفت شناسی و حتی روانشناسی و روانکاوی مورد گفتگو قرار گیرد. اما چنین به نظر میرسد که جنگ اصلی-ترین زمینه پیدایش آرمانهایی است که پیشتر ذکر شد لذا پژوهش حاضر بر آن است با رویکردی تطبیقی، مفاهیم و موضوعات آرمانی شعر پایداری ایران و فلسطین را با تکیه بر اشعار حسن حسینی، قیصر امینپور و سمیح القاسم بررسی کند. نتایج پژوهش نشان میدهد: آرمانگرایی در شعر پایداری ایران پیوندی عمیق و ناگسستنی با مفهوم انتظار دارد. حسینی و امینپور انتظار ظهور امام عصر(عج) را به معنای تحقق تمام آرمانهای بشری میدانند در مقابل سمیح القاسم آنجا که از صلح، آزادی، تحقق عدالت و زوال نظامهای ستمگر میسراید نامی از دین و آموزههای دینی نمیآورد. شعر آرمانی حسینی، امینپور و سمیح القاسم فضای یأس و روایت شکستهاى مقطعى نیست؛ آنها پیروزى نهایى بر دشمن را امری حتمی و اعتقادی تزلزل ناپذیر میدانند.
واژگان کلیدی: شعر پایداری، آرمان، ایران، فلسطین.
تحلیل تطبیقی عنصر شهادت در شعر پایداری ایران و فلسطین با تکیه بر اشعار (سید حسن حسینی، قیصر امینپور و سمیح القاسم)
مرتضی زارع برمی صغری فلاحتی
چکیده
کشور ایران به دلیل موقعیت تاریخی و استراتژیک در منطقه خاورمیانه، همیشه در معرض آسیب متجاوزان و مهاجمان قرار داشته است. تاریخ فلسطین نیز گواه رنج بیپایان مردمی است که قربانی زیادهخواهی قوم یهود شدند. هر انسان آزادیخواه و عدالتمداری میداند، محرومیتها، شکستها و حوادث ناگواری که دهها سال بر ملت فلسطین تحمیل میشود نتیجه اشغالگری اسرائیل و توطئههای استکبار بر علیه جهان اسلام است. لذا در راستای مقابله با این حجم از دسیسه و تجاوز، اندیشه شهادت و جانبازی در راه سرزمین به عنوان نگرشی غالب بر فرهنگ سیاسی و ادبی ایران و فلسطین سایه افکند.
با توجه به آنچه گفته شد پژوهش حاضر بر آن است با رویکرد تطبیقی به تحلیل عنصر شهادت در اشعار “سید حسن حسینی”، “قیصر امینپور” و “سمیح القاسم” بپردازد و از این رهگذر به مطالعه و ارزیابی ادبیات پایداری دو سرزمین ایران و فلسطین اقدام کند. یافتههای پژوهش نشان میدهد هر سه شاعر برای شهید و مقاوم او سویهای قدسی قائل هستند و در ترویج فرهنگ شهادت کوشیدهاند. اما در چگونگی پرداختن به مضامینی همچون عملیات-های استشهادی و رهبری مبارزه با یکدیگر تفاوتهایی دارند.
واژگان کلیدی: شعر پایداری، شهادت، حسینی، امینپور، القاسم.
بررسی مضامین مشترک شعر پایداری ایرانِ عصر مشروطه، نهضت مصر، و عراقِ دوران استعمار
منصوره زرکوب سمیه نصرتی
چکیده
شرایط و رخدادهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایران در دورهی مشروطه و نهضت مصر و همچنین اوضاع کشور عراق در دورهی استعمار، نقش موثری در گرایش شاعران این سرزمین ها، به مساله ی بیداری و پایداری داشته است.
در این برهههای خاص از تاریخ این کشورها، شاعرانی متعهّد وارد عرصه شدند و با سرودن اشعار و قصاید فراوان در موضوع وطن و مقاومت، به فکر بیدار نمودن مردم سرزمینشان از غفلت، و توجه به مفاهیم بیداری و پایداری بر آمدند.
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که ناسیونالیسم و میهنپرستی، مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی و دعوت به وحدت و همبستگی ملی از مفاهیم مشترکی است که در نتیجهی شرایط مشابه ایران و مصر و عراق، در شعر بیداری آن دوره به وجود آمده است.
واژگان کلیدی: ادبیات مقاومت، شعر بیداری، ایران، مصر، عراق.
آرمان شهر و آزادی مطلق در اندیشه نزار قبانی و قیصر امین پور
تقیه زنگنه
چکیده
آرمان شهر بازتابی از آرزوی نویسنده برای تکامل و بقاست. به نظر می رسد آرمان شهرهای شاعران صرف نظر از ملیتشان ، خصوصیات مشترکی داشته باشد؛ چرا که ادبیات و به تبع آن شعر ریشه در روح انسان دارد و ویژگی های آرمان شهر ها نیز براساس اصول انسانی زندگی بشری شکل می گیرد و در عصر جدید ادبیات تطبیقی بستر مناسبی را برای پژوهش در این زمینه فراهم آورده است.در ادبیات کلاسیک سخن از آزادی بسیار رفته است که مفهوم غالب آن آزادی و رهایی از بند وابستگی ها و تعلقات جسمانی و دنیایی است. این جستار بر آن است که آزادی و آرمان شهر را در آثار قیصر امین پور و اشعار نزار قبانی بررسی کند و به پاسخ این پرسش دست یابد که آزادی و آرمان شهر در اشعار قیصر و همچنین در دیوان آثار نزار قبانی چگونه است و از سوی دیگر به بحث و بررسی وجوه شباهت و افتراق این دو شاعر نامی در شیوه سخن پردازی در ارائه این موضوع، بپردازد.این جستار در پایان به این نتیجه می رسد که در آثار این دو شاعر، آزادی و آرمان شهر با برداشت های مختلفی چون رهایی از اسارت دشمن و رهایی انسان در مفهوم اجتماعی است. اما هر شاعر به شیوه خاص خود به این موضوع پرداخته است.
از آنجا که تا کنون آرای قیصر در باب موضوعِ مقاله حاضر به صورت تطبیقی با آثار نزار قبانی مورد بررسی قرار نگرفته است؛ لذا ضرورت این پژوهش احساس شد.
واژگان کلیدی: آرمان شهر ،آزادی،شعر، قیصر امین پور، نزار قبانی
جلوه های ادببات پایداری در اشعار شاعران مشروطه؛ با تاکید بر بهار، عشقی،عارف قزوینی، فرخی یزدی
طارق سلامات
چکیده
اوضاع خاص سیاسی و اجتماعی عصر مشروطه، سبب ظهور شاعرانی شد که مهم ترین مضامین شعری آنها، اشعار وطنی و مهم ترین دغدغه شان، مبارزه با نیروهای مستبد داخلی و خارجی بود که استقلال و آزادی کشور را به مخاطره می افکندند.در عصر مشروطه رخ دادهایی مانند جنگ جهانی اول، ورود استعمار انگلیس و روس به ایران، استبداد داخلی، شکستهای پی در پی از بیگانگان و جدا شدن قسمتهای وسیعی از ایران زمین، جریان موسوم به روشن فکری و دین ستیزی، وجود حاکمان و دولتمردان نالایق و… توجه شعرای واقعی و فرزندان راستین میهن را بیش از پیش به دفاع از حیثیت و کیان ایران زمین معطوف داشته و در نتیجه شاهد گسترش بی نظیر مضامین و درونمایههای وطن دوستی، میهن پرستی و پایداری در راه دفاع از سرزمین و میهن در شعر و ادب این دوره هستیم. مقالهی حاضر درصدد است با بررسی شعر عصر مشروطه در دیوان برخی از مهمترین شاعر این دوره «ملک الشعرای بهار، میرزاده عشقی، عارف قزوینی، فرخی یزدی» و به بررسی و تحلیل بازخورد مفهوم میهن پرستی و دفاع از سرزمین در اشعار ایشان بپردازد. مبارزه با استبداد داخلی، دعوت به آزادی، پرهیز از تفرقه، ستایش اتحاد، قیام علیه استعمار خارجی، مخالفت با قراردادهای یکجانبه و… از جمله مسائلی است که در این زمینه مورد بررسی و کنکاش قرار میگیرد.
واژگان کلیدی : عصر مشروطه، وطن دوستی، پایداری، استعمار ستیزی، ادب معاصر فارسی
المقاومه اللبنانیه فی الادب المعاصر العربی
عطیه شفیعی خوزانی غلامعلی مدیح مریم ستوده
الملخص
فأدب المقاومه هو الأدب المعبر عن الذات الجمعیه. تعد التجربه الحربیه من أهم محاور الأدب المقاومه أن عمر الحرب یکاد یناهز عمر الإنسان على الأرض منذ معرکه قابیل وهابیل والصراع قائم ولا یبدو زواله. الجمهوریه اللبنانیه هی إحدی الدول العربیه الواقعه فی الشرق الأوسط. ولموقعه الاستراتیجی کانت مطمحاً للاحتلال الأجنبی وساحه دامیه للنزاعات والحروب ومنها الغارات التی شنّتها الکیان الصهیونی فی العقود الأخیره علی أراضیها الطیبه.ولم یتنازل شعب لبنان المقاوم فی تاریخها الطویل لحظه عن الدفاع عن حقوقهم ووطنهم وهویتهم وبذلک أبدعوا ملاحم رائعه لاتزول عن ذاکره الأجیال أبداً وحین ینشد شاعر المقاومه اللبنانیه أنشودته الحماسیه . الروایه والقصه القصیره هما نوعان علی تمثل مقاومه الأدبی الجدید.
الکلمات الرئسیه : ادب المقاومه ، المقاومه اللبنانیه ، الشعر، الروایه ، القصه القصیره.
بن مایههای ادبیات پایداری در اشعار برهان الدین عبوشی و عبدالجبار کاکایی (با رویکرد تطبیقی)
محمود شهبازی سحر محبی مسعود باوانپوری
چکیده
ادبیات پایداری یکی از گونههای مهم ادبی است که مفاهیم و آموزههای ارزشی را فراتر از مرزهای مکانی و زمانی در گسترهای انسانی مطرح مینماید؛ مفاهیمی که بیانگر درد و رنجهایی میباشد که در برههای تاریخی بر ملتی گذشته است. مبارزه و پایداری پیوندی ناگسستنی با شعر و ادب دارد. شاعران و ادیبان در خیزش این ادبیات سهم بسزایی را دارا میباشند. آنان با قلم گویای خویش سعی میکنند تا ژرفای مظلومیت ملتهای مورد ستم را به گوش جهانیان برسانند و همه را به مقاومت و بسیج علیه دشمن فرا خوانند. در واقع اشعار شاعران آکنده از روح مقاومت و پایداری و بازتاب واقعی دردها و مصیبتهایی است که جامعه تحت سیطره بیگانگان بدان دچار شده است. برهان الدین عبوشی و عبدالجبار کاکایی از جمله شاعرانی میباشند که در تصویر اندیشههایشان، رساترین و مؤثرترین شیوه مبارزه با مظاهر ظلم و ستم یعنی پایداری را ترسیم نموده و شعرشان را به عنوان سلاحی برای دفاع از ملت و سرزمین خویش و برانگیختن انگیزه مقاومت در این ملت بکار بردهاند. عشق به وطن، دعوت به جهاد و مبارزه علیه بیگانگان، دعوت به اتحاد و همبستگی ملی، ستایش آزادی و آزادگی، تکریم رزمندگان سرزمینشان و… از مهمترین جلوههای پایداری در سرودههای این دو شاعر ادب پایداری میباشد. این جستار با ذکر مختصری از زندگی و شعر عبوشی و کاکایی، بر آن است تا بن مایههای پایداری در سرودههای این دو شاعر متعهد و دردآشنا را تبیین و ارزیابی نماید.
واژگان کلیدی: ادبیات پایداری، بن مایههای شعر پایداری، برهان الدین عبوشی، عبدالجبار کاکایی.
بررسی مولفههای پایداری در شعر عاشورایی شهریار و جواد جمیل
محمدرضا شیرخانی سمیه مرادی
چکیده
عاشورا حادثهایست که امروزه بهعنوان یک فرهنگ به آن نگریسته میشود و تأثیر شگفت این حادثه در طول تاریخ، در قالب آثار متعدد هنری از جمله شعرمقاومت بازتاب داشته است. با توجه به ارتباط فرهنگی- تاریخی ایران و کشورهای عربی بهویژه عراق، عاشورا بهعنوان عنصری مشترک در فرهنگ دو کشور، این امکان را فراهم کرده است تا به تطبیق آثار مشترک میان آنها پرداخت. با توجه به اشتراکات فرهنگی، زبانی و دینی از یک سو و تفاوت شرایط سیاسی، اجتماعی، جغرافیایی و قومیتهای مختلف دو کشور از سوی دیگر، زمینه را برای مقایسهی میان شاعران دو کشور فراهم کرده است. در این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی سعی بر آن شده تا دیدگاه مقاومتی دو شاعر ایرانی و عراقی، (شهریار و جواد جمیل) در اشعار عاشورایی آنها بررسی و به بیان موارد اشتراک و افتراق میان آن دو، پرداخته شود. محورهای پایداری شعر عاشورایی این دو شاعر در قالب موضوعاتی همچون: مقاومت، حماسه، رثا و… است. با اذعان به اینکه دیدگاه مقاومتی شهریار دراشعار عاشوراییاش، بیشتر رویکردی احساسی و رثایی است، حال اینکه جواد جمیل بیشتر به دیدگاه حماسی گرایش دارد.
واژگان کلیدی : شعر عاشورایی، مقاومت، شهریار، جواد جمیل، رثا ، حماسه.
بررسی و تحلیل چهره کودک در آثار « محمود درویش» و« رفیق صابر »[با تکیه بر قصیده «محمد» و«پرسیاره بئ وهلامهکان بو باوکم» پرسشهای بی پاسخ برای پدرم]
رقیه صادقی نیری عبدالله بیگی مهین حاجی زاده
چکیده
آنچه که محمود درویش، و رفیق صابر را بیشتر به هم نزدیک کرده است، یک حس مشترک همدردی در مورد ظلم و تجاوز و بی عدالتی است، که از سوی سردمداران قدرت در حق مردم بیدفاع اعمال میشود. هردو شاعر در زمان و مکان تقریباً شبیه به هم زندگی کرده و اوضاع اجتماعی، سیاسی و شرایط زندگی مردمان هر دو شاعر نقاط مشترک زیادی دارد. هر دو ملت فلسطین و کُرد در دورهای از تاریخ با مشکلات و مصایب دردناکی دست به گریبان بودهاند که آثار و عواقب آن تا قرنها از بین نخواهد رفت. نمونهی بارز آن اشغال سرزمین فلسطین توسط رژیم اشغال گر اسرایل و نسل کشی مردم بی دفاع کُرد توسط جنایتکار قرن، صدام بعثی است که با بمباران شهر حلبچه اوج وحشی گری خود را نشان داد.این وقایع باعث آوارگی هزاران نفر از مردم فلسطین و کردستان شد. این دو شاعر زبان گویا و آیینه انعکاس درد و رنج مردم خود هستند.در این مقاله سعی برآن شده که چهره کودک در دو قصیده از این دو شاعر به روش تحلیلی ـ تطبیقی مورد بررسی قرار گیرد.
واژگان کلیدی : کودک، محمود درویش، رفیق صابر ، « محمد»،« جوابی برای مرگ پدرم»
تجلی عناصر طبیعت در سروده های پایداری ایران و فلسطین (مطالعه ی مورد پژوهانه ی سرودههای سلمان هراتی و فدوی طوقان)
کلثوم صدیقی فیروزه حامدی
چکیده
سلمان هراتی و فدوی طوقان از جمله سرایندگان مطرح و شناخته شده در عرصه ی پایداری و مقاومت هستند که سروده هایشان آیینه و تجلی گاه اوضاع سیاسی – اجتماعی و شرایط حاکم بر سرزمینشان و همچنین دعوت به مقاومت و پایمردی در برابر ظلم و طاغوت است؛ این دو سراینده گاه برای بیان این منظور از عناصر و سازههای موجود در طبیعت بهره گرفتهاند و مشاهدات خود را از شرایط آشفته و نابسامان جامعه ی خویش در قالب تصاویر برگرفته از طبیعت و با زبانی ساده و کاربرد واژگانی مألوف و امروزی به عرصه ی ظهور رسانده اند. مسأله بنیادین این جستار بررسی و تحلیل عناصر طبیعت در سروده های پایداری ایران و فلسطین است با تکیه بر واکاوی و تحلیل نمود این عناصر در شعرهای سلمان هراتی و فدوی طوقان بر بنیاد روشی توصیفی- تطبیقی جهت خوانش دقیق و روشن عناصر طبیعت در سروده های این دو شاعر متعهد و انقلابی. برآیند فرجامین جستار پیش رو حکایت از آن دارد که هر دو شاعر از برجستهترین عناصر طبیعت شامل خورشید، شب، زمین، درخت و بهار برای تبیین و شفاف سازی شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه در نغمههای دلکش پایداری خویش بهره جستهاند با این تفاوت که نمود سازههای طبیعی در سروده های هراتی، لطیفتر و خوشبینانهتر است اما در سرودههای طوقان، این عناصر بیشتر نمود سختی و مقاومت است.
واژگان کلیدی : ادبیات پایداری ایران و فلسطین، سلمان هراتی، فدوی طوقان، عناصر طبیعت .
بررسی تطبیقی اشعار غلامرضا رحمدل و عباس کی منش (مشفق کاشانی) در زمینه ادبیات پایداری
نسیم عبداله زاده
چکیده
ادبیات پایداری یعنی فکر و فرهنگی که به دفاع از حق و نفی از باطل می پردازد. غلامرضا رحمدل و مشفق کاشانی دو شاعر ادبیات پایداری ایران هستند، که این نوشتار به بررسی تطبیقی اشعار ایشان در زمینه ادبیات پایداری خواهد پرداخت. این مقاله می کوشد تا تطبیق شعر این دو شاعر در زمینه ادبیات پایداری را بررسی نماید . یکی از عناصر مهمی که در آثار غلامرضا رحمدل و مشفق کاشانی مشاهده می گردد، راز و نیاز با خداوند متعال است . همچنین استفاده از اسطوره های پایداری را می توان یکی دیگر از خصوصیات اشعار ایشان دانست که در این مقاله بررسی خواهد شد.
واژگان کلیدی : بررسی تطبیقی، غلامرضا رحمدل، مشفق کاشانی، ادبیات پایداری، شعر مقاومت .
بررسی تطبیقی ادبیات مقاومت ایران و فلسطین در آثار قیصر امین پور و نصرااله مردانی و محمود درویش
نسیم عبداله زاده
چکیده
ادبیات علاوه بر جنبه های زبانی و زایایی شناسانه ی خود سرشار از جهت گیری های فکری و معنایی می باشد. ادبیات مقاومت، ریشه ی کهن در تاریخ جهان دارد و می توان گفت: تاریخچه ی آن، در واقع تاریخ ادبیات جهان است. ادبیات مقاومت، به عنوان گونه ای خاص از ادبیات که بیانگر ستیز ملت ها در برابر تجاوز بیگانگان و ستم ستمکاران است، دارای مفاهیمی والا و ویژگی های خاص خود می باشد. در پایان نیمه اوّل قرن بیستم و اشغال کشور فلسطین و در پایان نیمه دوم آن اشغال بخشی از کشور ایران ادبیات مقاومت پایداری به ویژه شعر مقاومت این دو ملّت را با آثار ماندگاری پر بار ساخت و ادیبان و شاعران توانایی وارد این میدان شدند و با نوشته های خویش مردم را به تشویق و ترغیب به پایداری و مبارزه در راه حق نمودند. محمود درویش یکی از برجسته ترین شاعران مقاومت فلسطین و قیصر امین پور و نصرااله مردانی نیز از برجسته ترین شاعران مقاومت ایران که تاثیر از رنج و آوارگی را می توان در تمام سطور واژگان شعرشان حس نمود می باشند. در پژوهش حاضر پس از بررسی ادبیات پایداری به بررسی تطبیقی اشعار درویش، امین پورو مردانی در مضامین مرگ ، شهادت، اندیشه، زبان، بیان، عاطفه می پردازیم.
واژگان کلیدی : ادبیات پایداری – ایران – فلسطین – بررسی تطبیقی.
تحلیل تطبیقی درونمایهی مقاومت در اشعار نزار قبانی و جواد جمیل
مالک عبدی یوسف طاهری
چکیده
ادبیات پایداری چهرهای انسانی و جهانی دارد و تلاشهای یک نسل مبارز را که برای رهایی سرزمین، دین، فرهنگ و سنتهای خود از چنگال تجاوزگران به حریم ارزشهای ملی و انسانی بهپا خاسته است، برای همگان در بیان فخیم شعری و ادبی ترسیم میکند؛ در این نوع از ادبیات تجربههای ملتی مقاوم و مبارز بـرای کسب آزادی و دفع استبداد و همچنین رهایی سرزمین، فرهنگ و سنت خود از بیگانگان با زبان شـعر و هنر به تصویر کشیده میشود؛ در این میان ادبیّات پایداری در کشورهای عربی که واکنشی به حاکمیّت استبداد است، ارزشهای ادبی، فکری و تجارب هنری ویژهای را در آثار شاعران این کشورها به جای نهاده است که نه تنها در مجموعه شعر معاصر عربی قابل اعتنا و بررسی است، بلکه میتواند الگویی برای ادبیات متعهد سایر ملل نیز باشد. پژوهش حاضر بر آن است که به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی بدرونمایههای ادبیات پایداری در اشعار نزار قبانی و جواد جمیل دو شاعر معاصر عرب بپردازد. یافتههای این پژوهش حاکی از این است که این دو شاعر عرب در اشعارشان بسیار هنرمندانه درونمایههایی چون: سرزمین، مردم، قیام علیه بیداد، انگیزه های شیعی مبارزه، ستایش آزادیخواهان و جان باختگان و امید به آینده ای روشن را، منعکس نمودهاند.
واژگان کلیدی : ادبیات پایداری، کشورهای عربی، نزار قبانی، جواد جمیل. مقاومت.
بازتاب رنگ در دوبیتیهای انقلاب اسلامی
عاطی عبیات حاتم سعیدی مهر
چکیده
امروزه یکی از مهمترین عناصر در بروز خلاقیت های هنری به کارگیری رنگ است.شاعران به عنوان زیباشناسان جهان هستی از رنگ ها در تصاویر شعری خود استفاده کرده اند..گاه هم از آن در جهت تبیین مفاهیم انتزاعی و ذهنی و فضای نمادین اشعارخود بهره جستهاند بحث و بررسی عمیق و دقیق شعر معاصر انقلاب نشان میدهد که شاعران از آثار روانی و فیزیولژیک رنگها آگاهی داشته وتمام سعی خود را برای استفاده از پتانسیل های موجود در رنگها برای خلق تصاویر هنری بکار گماشتند.شاعران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با رویکردی همهجانبه به سوی دین وبا تأثیر از قرآن و فرهنگ عاشورا یی و استفاده از مفاهیم رنگها به توصیف رشادتها و ایثارگرهای جوانان انقلابی در میدان جنگ پرداختهاند که عمدهترین هدف آنان در استفاده از چنین مفاهیمی علاوه بر باروی فضای هنری، تمجید از ایثارگریها، از خودگذشتگیها، صداقت، صفا و صمیمیّت، الگو سازی برای جوانان انقلابی بوده است. بنابراین بدیهی است که بیشترین بسترهای کاربرد رنگها و ساخت تصاویر در دوبیتیهای انقلاب اسلامی از بنمایههای دینی و فرهنگی مایه میگیرد این پژوهش که برمحور تحلیلی توصیفی استوار است:درصدد تحلیل و بررسی بسامدترین رنگها در دوبیتیهای انقلاب اسلامی بوده است واز این رهگذر به تبین جلوه های هنری ونمادین رنگها ازیک سو، .از طرفی دیگر به نقش آنها در شکل گیری وخلق تصاویر فنی دارای بار روان شناختی ودلالتهای اجتماعی ودینی است، پرداخته است.
واژگان کلیدی : شعر انقلاب اسلامی، دوبیتی، رنگ، تحلیل، جلوه های نمادین.
بررسی تطبیقی مؤلفههای پایداری در شعر اقبال لاهوری و احمد صافی نجفی
عبدالباسط عرب یوسف آبادی فائزه عرب یوسف آبادی
عفت رحمانی
چکیده
شعر پایداری شعری است که به ستایش حرکتهای جمعی مردم برای رسیدن به آرمانهایی که حکومت مانع تحقق آنها شده است، می پردازد. در میان پارسیگویان و عربزبانان شاعران بنامی در حوزه ادبیات پایداری شعر سرودهاند که از آن جمله میتوان به اقبال لاهوری (۱۸۷۷-۱۹۳۸م) از ایران و احمد صافی نجفی (۱۸۹۷-۱۹۷۷م) از عراق اشاره کرد. درونمایه شعر این دو شاعر سرشار از مفاهیم پایداری است که به عنوان میراثی ارزشمند در عرصه شعر مقاومت سرزمین مشرق شناخته میشود. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، درونمایههای پایداری دو شاعر را بررسی کند و شباهتها و تفاوتهای آن را استخراج نماید و عوامل ظهور مضامین پایداری در شعر هر دو شاعر تبیین شود. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مبارزه با دشمن و دفع ظلم متجاوزان از بارزترین مفاهیم پایداری در شعر اقبال و صافی نجفی است؛ علاوهبراین درونمایههای پایداری مشترک در شعر هر دو عبارتند از: ظلمستیزی و دعوت به مبارزه، وطنخواهی و حفظ هویت ملی، دعوت به بیداری و وحدتطلبی.
واژگان کلیدی: ادبیات پایداری، اقبال لاهوری، احمد صافی نجفی، آزادیخواهی، ظلمستیزی.
بررسی تطبیقی مؤلفههای پایداری در شعر فرخی یزدی و ایلیا ابوماضی
عبدالباسط عرب یوسف آبادی فائزه عرب یوسف آبادی
عفت رحمانی
چکیده
شعر پایداری شعری است که به ستایش حرکتهای جمعی مردم برای رسیدن به آرمانهایی که حکومت مانع تحقق آنها شده است، می پردازد. در ایران و کشورهای عربی شاعران بنامی در حوزه ادبیات پایداری شعر سرودهاند که از آن جمله میتوان به فرخی یزدی (۱۸۸۷-۱۹۳۹م) از ایران و ایلیا ابو ماضی (۱۸۸۹-۱۹۵۷م) از لبنان اشاره کرد. درونمایه شعر این دو شاعر سرشار از مفاهیم پایداری است و به عنوان میراثی ارزشمند در عرصه شعر مقاومت دو سرزمین شناخته میشود. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، درونمایههای پایداری دو شاعر را مورد کنکاش و بررسی قرار دهد و شباهتها و تفاوتهای آن را استخراج نماید، با این هدف که عوامل بروز مضامین پایداری در شعر هر دو شاعر تبیین شود و میزان تعهد هر یک نسبت به این مضامین مشخص گردد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مبارزه با دشمن و دفع ظلم متجاوزان از بارزترین مفاهیم پایداری در شعر ابوماضی و فرخی است. پس از آن درونمایههای پایداری مشترک در شعر هر دو عبارتند از: آزادیخواهی، ظلم-ستیزی، وطندوستی و حفظ هویت ملی، امیدبخشی و خوشبینی.
واژگان کلیدی: ادبیات پایداری، فرخی یزدی، ایلیا ابوماضی، آزادیخواهی، ظلمستیزی.
جلوه های پایداری در شعر فلسطین و افغانستان (مورد پژوهانه: معین بسیسو و خلیل الله خلیلی)
جواد غلامعلی زاده طاهره میرزاده
چکیده
ادبیات پایداری گونهای از ادبیات است که نمادهای ملی و اسطورهای یک جامعه و رنج مردم آن جامعه را همگام با ستایش آن سرزمین به تصویر میکشد؛ ادبیات مقاومت به آثار ادبیای گقته میشود که در دوران خاصی از تاریخ ملی یا قومی به وجود میآید و هدف آن ایجاد روحیۀ مبارزه و پایداری در مردم است. فلسطین پارهای از پیکر جهان میباشد که بیش از نیم قرن به اشغال صهیونیستهای غاضب درآمده؛ مردم فلسطین از یک طرف باید آمادهی چنگ باشند و از طرفی مایحتاج خود را تحت شرایط سخت آماده سازند. مشابه همین امر، در افغانستان، هجوم بیگانگان، جنگها و حملات پی در پی علیهی ملت جانسوز افغان دیده میشود. این دو ملت علی رغم سرزمین آباء و اجدادی، سالهاست که بی خانمان و مورد ظلم جاهطلبیها واقع شدهاند. نمونهی بارز ادب پایداری را میتوان در آثار اکثر شاعران به ویژه در اشعار معین بسیسو از فلسطین و خلیل الله خلیلی از افغانستان مشاهده کرد. از جمله مضامین مشترک پایداری درشعر این شاعران که می توان مورد مطالعه قرار داد، ستایش آزادی وآزادگی، دعوت به مبارزه، ظلمستیزی، مقاومت در برابر بیگانگان، تلاش برای رهایی سرزمین خویش است. از این رو مقالهی حاضر جستاری است جهت بررسی اندیشهها و جلوههای پایداری در شعر دو شاعر مذکور، که فرا روی خوانندگان قرار خواهد گرفت. از جمله عوامل تأثیرگذار براین مضامین و وجوه مشترک تجربۀ مشترکی است که آن دو شاعر در جریان جنگ و در مسیر دفاع از مقدسات و وطن خویش و ظلم و استبداد نسبت به هم وطنانشان کسب کردهاند.
واژگان کلیدی : ادبیات پایداری، فلسطین، افغانستان، معین بسیسو، خلیل الله خلیلی.
بررسی مضامین پایداری در شعر محمود درویش و خلیل الله خلیلی
جواد غلامعلی زاده سید جعفر میرزاده راوری
چکیده:
یکی از محورهای مهم و شاخص در ادبیات معاصر، پایداری است که به تقویت روحیهی مردم برای ایستادگی در مقابل ظلم و تجاوز بیگانگان میپردازد. این ادبیات در هر کشور با توجه به شرایط موجود آن و یا نوع ستمی که بر مردم وارد شده به صورتهای مختلف، تجلی مییابد. از جمله شاعرانی که در آثار خود به عنصر مقاومت توجه ویژهای داشتهاند محمود درویش و خلیل الله خلیلی هستند که با وجود زبان، فرهنگ و سرزمین متفاوت ولی با درد مشترک اشغالگری بیگانگان تلاش کردهاند از طریق به تصویر کشیدن جلوههای مختلف مقاومت در شعر خویش، جهانیان را از وضعیت اسفبار مردم سرزمین خود آگاهی داده و آنان را به یاری طلبند. این مقاله سعی بر آن دارد تا مضامین ادبیات مقاومت را در آثار محمود درویش شاعر فلسطینی و خلیل الله خلیلی شاعر افغان به روش توصیفی تحلیلی بررسی نماید و در انتها درمییابیم که این دو شاعر در آثار خود در بسیاری از موارد ازجمله آزادی و وطن، نسبت به مقاومت دارای درک و احساسی نزدیک به هم میباشند و در برخی از موارد در مضامین مقاومت از جمله امید و مرگ و زندگی دارای تفاوتهایی میباشند که امری طبیعی است.
واژگان کلیدی: ادبیات مقاومت، مضامین مقاومت، محمود درویش، خلیل الله خلیلی
بررسی مفاهیم و موضوعات مشترک در شعر پایداری محمود درویش و قیصر امین پور
عبدالاحدغیبی پرویز احمدزاده هوچ لیلا جباری
چکیده
دو ملت بزرگ فارس و عرب در میان دیگر ملل جهان، از شهره و آوازه آفاق گستری در پایداری و مقاومت در برابر بیگانگان برخوردار هستند و ادبیات پایداری آنان پیشینه ای بس دیرینه دارد. شعر پایداری فارسی و عربی دارای مضامین و مفاهیم مشترک در خور توجهی می باشد. از این مضامین و مفاهیم مشترک می توان به ظلم ستیزی، بیان ستمها و مصیبتها، دعوت به جنگ مسلحانه علیه دشمنان، موضوع شهید و شهادت، مفاهیم قرآنی و … اشاره کرد. مقاله حاضر از قافله عظیم شاعران مقاومت ایران و عرب، قیصر امین پور و محمود درویش (شاعر مقاومت فلسطین) را که مفاهیم پایداری در آثار آن دو شاعر، جلوه بیشتری دارد برگزیده است و بر آن است از این رهگذر، تصویری هر چند مجمل از مضامین مشترک پایداری در شعر فارسی و عربی تقدیم دارد تا شاید بتواند رویکرد و اندیشه مشترک دو ملت فارس و عرب را در رویارویی با دشمنان ستیزه جو و استعمارگر معرفی کند دو ملتی که اشتراکات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و … آنان را باید در تاریخ آن مردمان جستجو کرد. اما از آنجایی که در میان سرزمین های عربی، فلسطین خط مقدم و کانون درگیریها و مبارزات با دشمن صهیونیست است و مهد پرورش شاعران سترگ مقاومت می باشد از این روی بود که از میان کشورهای عربی، فلسطین و قضیه بین المللی آن، در این نوشتار مورد اهتمام قرار گرفت و مضامین شعر پایداریِ شاعری از میان شاعران فلسطینی بررسی گردید.
واژگان کلیدی: شعر پایداری، ایران، فلسطین، محمود درویش، قیصر امین پور
بازتاب شکست ژوئن۱۹۶۷م در شعر مقاومت عرب
سید حسن فاتحی سید محمود قتالی یحیی سپهرتاج
چکیده
خاورمیانه از دیرباز کانون تحولات در زمینههای مختلف سیاسی،اجتماعی و فرهنگی بوده است که شعاع و گسترهی تأثیرگذاری آن فراتر از مرزهای آسیا و آفریقا بوده و دامنهی آن به قارهی اروپا و حتی آمریکا هم کشانده شده است.بیتردید کشورهای عربی نیز از این تحولات گسترده در امان نمانده و تأثیر این تحولات به ویژه در دوران معاصر، منشأ انقلابهای متعددی در سطح کشورهای عربی شده است. شکست ژوئن ۱۹۶۷ اعراب از رژیم صهیونیستی موجب تحقیر اعراب و در هم شکستن اعتبار و حیثیت آنان شد را میتوان نقطهی عطفی در تاریخ ملتهای عربی دانست. این شکست بر اعراب بسیار گران آمد، لذا بسیاری در دنیای عرب، در پی تبیین علل و عوامل شکست برآمده و به بازنگری در سیاستها، ساختار حاکمیت و… فرا خواندند تا از این طریق ،اعتبار بر باد رفته را بازیافته و مجد و عظمت اعراب را احیا کنند. با توجه به پیوند عمیق جوامع عرب با ادبیات آن و انعکاس پدیدههای مختلف اجتماعی،فرهنگی،سیاسی در شعر به ویژه در ادبیات معاصر، این مقاله درصدد آن است تا به سراغ قشر فرهیختهی عرب یعنی شاعران رفته و با کنکاش در شعرشان، به دنبال راهحلهایی باشد که آنان برای برونرفت از این بحران ایجاد شده ارائه نمودهاند تا شاید اندکی از جراحتهای وارد شده بر پیکره بزرگ جهان عرب را التیام بخشیده و با بیدار سازی مردم و سوق دادن جامعه در مسیر تعالی و ترقی ،آبروی از دست رفته خود را بازگردانند.
واژگان کلیدی: شعر- مقاومت – شکست ژوئن ۱۹۶۷م – ایدئولوژی اسلامی – ملیگرایی.
جستاری بر مضامین عاشورائی در ادبیات مقاومت فارسی وعربی
محمدرضا قنبری سلحشور مریم جلالی نژاد
چکیده
حماسه عاشورا از غنی ترین ذخیره های فکری و احساسی شیعه است. بی شک ادبیات پایداری و مقاومت ریشه در حماسه شگفت و عظیم کربلا و عاشورا دارد. نهضت عاشورا الهام بخش انقلابیون و حرکتهای اسلامی است و انقلاب پر شکوه ایران، پرتوی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است. جرقه های انقلاب اسلامی ایران ، بر پایداری جوانان فلسطینی و حزب الله لبنان و دلاور مردان و رشید زنان مسلمان جنوب لبنان روحی تازه دمید.مضامین پایداری چون شهادت، ظلم ستیزی، وطن، مضامین عاشورائی و …. در ادبیات عربی و فارسی ، روان هر انسان آزاده را نوازش می دهد.ادیبان و شاعران با الهام از حماسه حسینی تصاویر زیبایی را خلق کردند.
در این مقاله سعی برآن شده است که با روش توصیفی –تحلیلی، نمادهای پایداری در چندی از نمونه های شعری برخی شاعران عرب و فارسی زبان که اشعارشان ، تجلی گاه حماسه جاوید عاشورا است، بررسی شود.
واژگان کلیدی: عاشورا ، شهادت ، ادبیات ، پایداری.
سیمای فلسطین و ادبیات پایداری در سروده های شیخ احمد الوائلی و سید قطب
علی قهرمانی محمد رضا اسلامی سعید نیسی
چکیده
ادبیات پایداری تلاقی ایستادگی و مقاومت با ادبیات است که به وصف انواع پایداری ها در حوزه شعر و نثر می پردازد. شیخ احمد الوائلی و سید قطب از چهره های برجسته معاصر بشمار می آیند که به دلیل اندیشه و خط فکری مشترک سروده هایی را سرشار از مضامین مقاومت و ادبیات پایداری و بویژه مسئله فلسطین و ستیز و پیکار با متجاوزان می باشد را برجای گذاشته اند، این دو شاعر در سروده های مشترک خود به مضامین ادبیات پایداری همچون: ایستادگی و مقاومت، گسترش روحیه حماسی و تشویق به مبارزه و پیکار با متجاوزان، لزوم اتحاد و همدلی در برابر دشمن غاصب، خود باوری و نوید پیروزی در برابر دشمنان متجاوز، حمایت و پشتیبانی از فلسطین، وطن دوستی و مبارزه با استعمارگران و دشمنان وطن می باشد که با انواع شیوه های بیانی به نمایش گذاشته اند. این دو شاعر با بهره گیری ادیبانه و شاعرانه از عمیق ترین اندیشه های خود با روشهای گوناگون و شیوه های بیانی سخنورانه برای نشان دادن مظلومیت ملت فلسطین سعی در به تصویر کشیدن این مظلومیت و پایداری را به جهانیان دارند. هدف این پژوهش نمایش گذاشتن مؤلفه های ادبیات پایداری و مقاومت ملت فلسطین در سروده های این دو شاعر می باشد.
واژگان کلیدی: ادبیات پایداری، فلسطین، الوائلی، سید قطب.
ندای بیداری ملت در اشعار ابراهیم طوقان و ادیب الممالک فراهانی
علی قهرمانی سعید احمدی قره قشلاقی
چکیده
همواره در هر ملتی شاعران ازجمله کسانی بودند که برای بیداری ملت عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی در موضوعات متنوع اشعار بسیاری سروده اند که این اشعار در ادبیات پایداری مورد توجه قرار گرفته است. سروده های ابراهیم طوقان نابلوسی شاعر مقاومت فلسطین و ادیب الممالک فراهانی شاعر انقلاب مشروطه ی ایران میراثی ارزشمند در عرصه ادبیات پایداری عربی و فارسی است.
با بررسی تطبیقی اشعار این دوشاعر به روش توصیفی تحلیلی جهت یافتن مضامین مشترک اجتماعی و سیاسی در اشعار دو شاعر ، تبیین و توضیح تشابهات موجود در آثار ادیبان دو ملت و پدید آوردن زمینه های جدید و آفاق نو در تحقیقات ادبی به این نتیجه رسیدیم که با وجود همه ی تفاوتهایی که درمحیط زندگی،افکار و نگرشها و شرایط اجتماعی و سیاسی دوشاعر در شعر آنها مضامین مشترکی در حیطه ی بیدارسازی ملت وجود داردکه در عناوین مشترکی مانند:وطن دوستی، استعمار ستیزی ،اتحاد و…. تبلور یافته است.
واژگان کلیدی:ابراهیم طوقان،ادیب الممالک فراهانی،بیداری ملت،ادبیات پایداری.
واکاوی مؤلفههای ادبیات پایداری در شعر فلسطین (با تأکید بر شعر محمود درویش، فدوی طوقان، سمیح القاسم و توفیق زیّاد)
نسرین گبانچی نرگس گبانچی
چکیده
ادبیات پهنهی گستردهای است که در آن شاعر یا نویسنده همواره به نمایاندن تفکرات و احساساتش با توجه به جهان اطراف میپردازد؛ امّا از سوی دیگر شاعر با بیانی احساسی و عاطفی با این جهان ارتباط برقرار میکند. یکی از مسائلی که در ادبیات مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد، مسأله ادبیات پایداری است که در آن ملتی ستمدیده با یورش و هجوم دولت یا نظامی ستمگر روبرو میشود، دولت متجاوز بر آن است تا این ملت را براندازد یا از سرزمینش بیرون براند و آواره سازد. شاعران در این زمینه با لحن و بیانی استوار، به بیان احساسات خود در برابر مهاجمان میپردازند. امّا شاعران فلسطینی بر آن بودند تا فریاد ستمدیدگی فلسطینیان را به گوش جهانیان برسانند و آثار خود را وقف مسألهی پایداری و مبارزه با ظلم و ستم اسرائیل سازند. نگارندگان در این پژوهش نیز با توجه به مبنا قرار دادن ادبیات پایداری فلسطین، مؤلفههای ادبیات پایداری (ایجاد امید، وطن پرستی، دعوت به مبارزه و پایداری، آزادی خواهی، شهادت و ایثار و آوارگی و تبعید) را در سرودههای محمود درویش، فدوی طوقان، سمیح القاسم و توفیق زیّاد مورد واکاوی قرار داده و شباهت-ها و تفاوتهای نحوهی به کارگیری این مؤلفهها را نمایان ساختهاند.
واژگان کلیدی: ادبیات پایداری، شعر فلسطین، محمود درویش، فدوی طوقان.
ادبیات پایداری در عراق و ایران؛ نمونه موردپژوهش «سمیح القاسم» و «علی موسوی گرمارودی»
آیت الله مرادی
چکیده
ادب پایداری چهرهی انسانی عامی دارد که به هنگام ترسیم اشکال مختلف تضادهای زندگی انسان، در هیچ قالب ملی یا چهارچوب اجتماعی خاص نمیگنجد. و این یکی از جنبههای ایجابی و مهم این گونه آثار ادبی است که عموما برای وصل کردن آفریده میشوند و نه برای فصل کردن. سرودهها و نوشتههایی، که موضوع آنها دعوت به مبارزه و ایستادگی در برابر عوامل منع عدالت اجتماعی، سیاسی، دینی و یا هر مانعی که ادیب آن را علیه آزادی فردی و جمعی مردم ببیند در حوزهی ادبیات مقاومت (پایداری) قرار دارد. این نوع ادبیات است که با فریاد ایستادگی در مقابل ظلم علیه انسانیت، در دل خود به بیان اصولی چون: فداکاری، شجاعت، شهادت و ایستادگی در برابر ظلم ظالمان میپردازد. بهعلاوه این ادب، پیوسته با مردم میجوشد و با حالات و مناسبتهای آنان در رویارویی با دشمن، همسو و همساز است و با جزر و مدهای زندگی مردم همراهی دارد. شاعران ادبیات پایداری فلسطین و ایران، تحت تاثیر دردی مشترک تلاش میکنند، تا مهمترین مؤلفههای پایداری را در آثار خود منعکس کنند و در سایهی این مؤلفهها آثاری ارزشمند بیافرینند و به این طریق مردم را در راه مبارزه با اهداف عالی زندگی خود تشویق کنند. در این نوشتار نگارندگان به بررسی مؤلفههای مشترک پایداری شاعر فلسطینی سمیح القاسم و شاعر ایرانی علی موسوی گرمارودی به روش توصیفی ـ تحلیلی خواهند پرداخت. لذا در همین راستا مؤلفههایی چون؛ عشق به وطن، انتقاد از روشنفکران بیدغدغه، تجسم صحنههای ظلم، استفاده از لحن حماسهای، مبارزهطلبی، امید و ناامیدی، تشویق و تشجیع رزمندگان، ظلمستیزی، استمداد از قرآن و تعابیر آن و شهادتطلبی و تکریم مقام شهید بهطور مشترک در آثار این دو شاعر بیان و بررسی خواهد شد.
واژگان کلیدی: ادبیات پایداری، فلسطین، سمیح القاسم، ایران، علی موسوی گرمارودی.
تحلیل عناصر شعر مقاومت در سرودههای ژاله قائم مقامی و زینب حبش
سمیرا مزرعه فراهانی سید محمدرضا ابنالرسول
چکیده
ادبیات مقاومت چهرهای انسانی و جهانی دارد و تلاشهای یک نسل مبارز را که برای رهایی سرزمین، دین، فرهنگ و سنتهای خود از چنگال تجاوزگران به حریم ارزشهای ملی و انسانی به پا خاسته است، برای همگان در بیان فخیم شعری و ادبی ترسیم میکند. در همین زمینه آثار شاعران زن معاصر ایران و فلسطین، ژاله قائم مقامی و زینب عبدالسلام عبدالهادی حبش، میراثی ارزشمند در زمینه شعر مقاومت دو سرزمین است. در این پژوهش سعی کردهایم با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی همسانیهای عناصر شعر اعتراض در آثار این دو شاعر بپردازیم. مهمترین نتایج پژوهش بیانگر این حقیقت است که ترسیم خفقان داخلی و خارجی، اعتراض به خیانتکاران، افول و فراموشی ارزشها، تبعیض و بیتفاوتی جامعه جهانی از مهمترین درون مایههای این دو شاعر مبارز بوده است.
واژگان کلیدی: مقاومت، ایران، فلسطین، ژاله قائم مقامی، زینب حبش.
مقاومت در دو مجموعه داستان کوتاه«به کی سلام کنم؟» از سیمین دانشور و «لیلالغرباء» از غاده السمان.
علی اکبر ملایی
چکیده
نوشتار حاضر که در حوزهی ادبیات تطبیقی است، در صدداست که مفهوم مقاومت و پایداری را در دو مجموعه داستان کوتاه به نامهای «به کی سلام کنم؟» از سیمین دانشور (متولد۱۳۰۰ش) و «لیلالغرباء» از غادهالسّمان (متولّد۱۹۴۲م) بازشناسی و معرّفی کند. این دو کتاب به ترتیب در سالهای ۱۳۵۹ش (برابر با ۱۹۸۰م) و ۱۹۶۶میعنی به فاصلهی ۱۴ سال از یکدیگر،نگارش و نشر یافتهاند. بدیهی است که پرده برداشتن از روحیهی نستوه و سازشناپذیر دو بانوی باذوق و معاصر در حوزهی زبانهای فاخر فارسی و عربی که هر کدام، پیشتاز ادبیات داستانی سرزمین خویشند، میتواند مبنای تحقیقی ارزشمند واقع شود. تحقیق، نشان میدهد که مفهوم مقاومت در این دو مجموعه داستان که بارها تجدید چاپ شدهاند، جلوهای صریح دارد و در قالب عناوینی چون انتقاد بیباکانه از عرفهای غلط اجتماعی و فرهنگی، تفکّر انقلابی، استبداد و استعمارستیزی، نوید بخشی به آیندهای درخشان و آزادیخواهی قابل بررسی است. به گواهی پژوهش، هر دو نویسنده، برخوردار از تکنیک نسبتاً عالی در داستاننویسی هستند و از زبان تمثیل و تصویر برای بیان مقاصد خودبهره بردهاند. تفاوت موجود در نگرش آنها به مفهوم مقاومت، مربوط به موقعیّتهای تفاوت آنهاست. سیمین در سنگر وطن، استبداد پهلوی را نشانه گرفته و غاده در دیار غرب، همدرد غریبان است و بر استعمار و دستاوردهای مخرّبش میتازد.
واژگان کلیدی: مقاومت، داستان کوتاه، سیمین دانشور، غادهالسّمان، ، به کی سلام کنم؟ و لیلالغرباء.
بررسی تطبیقی «آرمانگرایی» در شعر پایداری طاهره صفارزاده و زینب حبش
امین نظری خاطره احمدی
چکیده
آرمانگرایی و آرمانخواهی، یکی از مؤلّفههای اصلی ادبیات پایداری به شمار میآید و شاعران عرصه مقاومت با به خدمت گرفتن شعر خود به عنوان سلاحی کارآمد، به بیان اندیشههای آرمانجویانه خود جهت تقویت روحیه مبارزان و استمرار پایداری ایشان در برابر دشمن، میپردازند. طاهره صفارزاده و زینب حبش از جمله شاعران معاصر برجسته ادبیات فارسی و عربی به شمار میروند که به دلیل مشابهت شرایط اجتماعی و حضور آنها در مقطع حساسی از تاریخ سیاسی ایران و فلسطین، مضامین و موضوعات مشترکی در اشعار آنها وجود دارد. این دو شاعر، با هوشیاری و هنرمندانه از اندیشههای آرمانجویانه خود در تصویرسازیهای خویش بهره جستهاند و فریاد ظلم ستیزی، و عشق به عدالت، صلح و آزادی به عنوان بخشی از وجود انسان، در سرودههای این دو شاعر طنین انداز شده است. در این نوشتار به تحلیل و تطبیق درونمایههای آرمانگرایی در تصاویری شعری این دو شاعر بر اساس مکتب آمریکایی پرداختیم. و یافتههای پژوهش نشان میدهد که امید به آیندهای روشن، عشق به صلح، آزادی و زوال حکومت ظالم در سایه عدالت از جمله شباهتهای موجود در گفتمان پایداری دو شاعر، است در حالی که ظهور منجی و تجلی آموزههای دینی و شیعی در اندیشههای آرمانخواهانه شاعر ایرانی از جمله تفاوتهای جوهری با شعر شاعر فلسطینی در این موضوع میباشد.
واژگان کلیدی: طاهره صفّارزاده، زینب حبش، ادبیات پایداری، آرمانگرایی.
بررسی تطبیقی بینامتنیت پایداری و مقاومت در شعر صلاح عبدالصبور و أمل دنقل
مریم هاشمی زهرا بهشتی
چکیده :
شاعران عرب از جمله صلاح عبدالصبور و أمل دنقل فریاد نجات عرب را سر دادهاند و از واقعیت عصر، افکار و احساسات خود و ستمهایی که توسط دولتمردان آنها و استعمار به جهان عرب میشود سخن گفتهاند و از بی کفایتی حاکمان نالایق عرب پرده برداشتهاند. بینامتنیت یکی از راههای تحقق این اهداف در میان این دو شاعر است. صلاح عبدالصبور و أمل دنقل کوشیدهاند به هر طریقی از جمله بینامتنیت، خون عرب را در برابر ظلمهایی که به آنها میشود به جوش آورند تا که آنها فریاد آزادی و خونخواهی سردهند. هدف از این مقاله بررسی توصیفی، تطبیقی و تحلیلی بینامتنیت اسطورهای و تاریخی ادبیات مقاومت در اشعار دو شاعر مورد نظر است که از جملهی نتایج آن وجود رویکرد بینامتنیتی ادبیات پایداری در اشعارأمل دنقل و عبدالصبور در بیان دیدگاهها، وقایع و مصیبتهای جامعه و استفاده بیشتر دنقل از آن در دیوانهایش است و این خود بیانگر این است که دنقل شاعری ملتزم است.
واژگان کلیدی: بینامتنیت، ادبیات پایداری، اسطوره، تاریخ، دنقل, عبدالصبور
مضامین مشترک ادبیات مقاومت معاصر “ایران و فلسطین”
یاسر هوشیار لیلا اورنگ
چکیده
با توجه به جایگاه و اهمیت ویژه ای که ادبیات مقاومت در ادبیات معاصر جهان،بویژه در ادبیات معاصر کشور های اسلامی به عنوان یک نوع ادبی پیدا کرده است؛بدان شدیم تا با تحقیق و بررسی در ادبیات مقاومت معاصر “ایران و فلسطین” به عنوان دو محور اصلی مقاومت و پایداری ـ که ضمن اشتراکات مذهبی،تجربه های سیاسی و گاه اجتماعی مشترکی را گذرانیده اندـ برجسته ترین مضامین شعری مشترک شاعران آن دو ملت را تبیین و تحلیل کنیم.با بررسی شعر پایداری و مقاومت دو ملت دریافتیم که اگرچه این دو ملت در یک محیط جغرافیایی نیستند،ولی بدلیل اشتراکات فرهنگی و سیاسی مضامین مشترک شعری زیادی در شعر و ادبیات آنها وجود دارد که این مضامین با ذهن مشترک و زبانی متفاوت بیان شده است.
واژگان کلیدی: مقاومت و پایداری،ایران و فلسطین،شهادت،امید رهایی.
«تحلیل تطبیقی عناصر ادبیات پایداری عراق» با تکیه بر اشعار «بدرشاکر سیاب» و «احمد صافی نجفی»
نرجس یوسفی گلخواه
چکیده
ادبیات پایداری به عنوان یکی از انواع ادبی، از دیرباز بنابر حوادث و شرایط اجتماعی و سیاسی ملل مختلف، بازگوکننده ی دردها و امیدهای مردمی بوده است که آزادی و هویت خود را زیر پای طوق ظلم و بیداد، پایمال شده میدیدهاند. از این رو این گونهی ادبی همواره از صریح-ترین انواع ادبی بوده و بررسی آن میتواند بازگو کننده ابعاد دیگر روح جمعی ملل مختلف باشد. در هنگامه نبرد، شاعران که ادراکات فراحسی قویتری دارند، با تلاشی گسترده به سرودن شعرهای مهیج و تحریک احساسات خفتهی مردم مبادرت میورزند که افزون بر تاثیرگذاری در حوادث و رویدادها به سود مردم سرزمینشان، آثار ادبی ماندگاری از خود بر جای میگذارند. در این میان بدر شاکر سیاب و احمد صافی نجفی دو شاعر معاصر عراقی با اشعاری رقیق و لطیف، احساسات پاک خود و هموطنانش را در برابر رویدادهای دردناک کشورهای عربی به تصویر کشیدهاند.این دو شاعر با تلاشی گسترده به سرودن شعرهای مهیج و تحریک احساسات خفتهی مردم مبادرت می-ورزند که افزون بر تأثیرگذاری در حوادث و رویدادها به سود مردم سرزمینشان، آثار ادبی ماندگاری بر جای مینهند؛ لذا این جستار بر آن است که به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی درونمایههای پایداری در آثار این دو شاعر عراقی بپردازد. یافتههای این جستار نشانگر این است که بیان استبداد حاکم برکشور عراق، آزادی خواهی و پایداری در برابر ظلم، خوشینی و مبارزه با بیهویتی، از مهمترین درونمایههای پایداری در شعر این دو شاعر عراقی است. ما در این نوشتار برآنیم تا با تبیین این مؤلفهها به معرفی افکار سیاب و نجفی به عنوان دو شاعر متعهد در عرصهی ادبیات پایداری عراق بپردازیم.
واژگان کلیدی : ادبیات پایداری، شعر، مقاومت، بدر شاکر سیاب. احمد صافی نجفی.
خوانش تطبیقی مضامین ادبیات پایداری ایران و عراق «مطالعهی موردی: اشعار سید حسن حسینی و عبدالوهاب بیاتی»
نرجس یوسفی گلخواه آذر فیــلی
چکیده
ادبیات پایداری به ادبیاتی اطلاق میشود که تحت تأثیر شرایط و اوضاعی مانند: نبود آزادی-های فردی و اجتماعی، اختناق و استبداد داخلی، غصب سرمایههای اجتماعی، فردی و … شکل میگیرد. طنز، هجو، هزل، حبسیه، نمایشنامه، داستان، سرودهای روشنفکرانه و معترضانه و… همگی در حوزهی ادبیات پایداری قرار میگیرند. در این بین، شاعران، به عنوان سخنگوی مردم مظلوم و ستمدیده، اقدام به سرودن از ظلم و ستم وارده به مردم میکنند. سید حسن حسینی شاعر معاصر ایرانی و عبدالوهاب البیاتی شاعر معاصر عراقی از جمله شاعران انقلابی هستند که بخش اعظمی از اشعارشان را به بیان مضامین پایداری اختصاص دادهاند و اشعارشان را در خدمت به تصویر کشیدن خون و شرف و نبرد جاودانهی حق و باطل قرار دادهاند؛ لذا این پژوهش بر آن است که به روش توصیفی-تحلیلی و با ذکر نمونههایی از اشعار هر دو شاعر به بررسی مولفههای مشترک ادبیات پایداری در اشعار آنان بپردازد. یافتههای این جستار بیانگر این است که هر دو شاعر نگرانیهای ملت خویش را بر دوش گرفتند و در برابر استبدا و استعمار به دفاع از آن پرداختند. آنان علاوه بر بیان دشواریها و چالشهای موجود در جامعه، مجاهدان و مردم را به آگاهی، پایداری و مبارزه علیه استبداد و استعمار فرا خواندند. علاوه بر موارد مذکور وطندوستی، دعوت به مبارزه، بیان جنایات دشمن، امید به آینده از مهمترین درونمایه های اشعار حسینی و البیاتی است.
کلیدواژهها: ادبیات پایداری، ایران، عراق، سید حسن حسینی، عبدالوهاب البیاتی.